بن‌بست دهه شصت؛ مسیر نهایی تصمیم‌سازان حوزه حجاب و عفاف! | وقایع روز
کد خبر: ۳۲۲۸۰
نویسنده: دانیال نعیمی
تاریخ انتشار: پنجشنبه ۲۳ تير ۱۴۰۱ - 14 July 2022

بن‌بست دهه شصت؛ مسیر نهایی تصمیم‌سازان حوزه حجاب و عفاف!

انقلاب اسلامی، تجربه مشابهی در مورد مسأله حجاب و اجبار آن در تاریخ ثبت کرده است.

بن‌بست دهه شصت؛ مسیر نهایی تصمیم‌سازان حوزه حجاب و عفاف!

وقایع روزـ سرویس سیاسی؛

اختصاصی وقایع روز؛ روز‌های اخیر بحث حجاب به داغ‌ترین موضوع مورد بحث مسئولان، رسانه‌ها و مردم بدل شده است. اعلام اجرایی شدن قانون عفاف و حجاب مصوب سال ۱۳۸۴، اظهارنظر‌های مختلف برخی چهره‌ها مانند ائمه جمعه، فرمانداران، روسای ستاد‌های استانی امر به معروف و نهی از منکر، نمایندگان مجلس و اعضای هیأت دولت، اظهارنظر‌های فعالان رسانه‌ای و فضای مجازی و نیز کارشناسان مسائل اجتماعی بازاری داغ و درهم و برهم را فراهم آورده است که در آن هر حق و ناحقی رد و بدل می‌شود.

فارغ از مباحث احساسی و مناقشات گروهی، چند نکته در مورد این مسأله وجود دارد که تأمل در آن‌ها ضروری به نظر می‌رسد.

اول: حجاب یک مسأله فرهنگی است 

حجاب و مسائل مرتبط با آن بیش و پیش از هر چیز، یک مسأله فرهنگی است، با توجه به این اصل، روش هنجاردهی به آن نیز باید مبتنی بر راه‌کار‌ها و روش‌های فرهنگی باشد. هیچ‌گاه نمی‌توان یک پدیده فرهنگی را با زور و یا فشار، نظام‌مند نمود. پس اگر امروز جامعه بنابر ادعای سیاست‌گذاران، با معضل عمده! بی‌حجابی مواجه است، ابتدا باید عمل‌کرد مسئولان فرهنگی و سیاست‌گذاران این بخش کشور را نقد و بررسی کرد و پس از یافتن علل بروز این معضل اجتماعی!، به برنامه‌ریزی صحیح فرهنگی برای رفع آن پرداخت.

دوم: انسان بودن، ملاک و معیار بهره‌مندی در حکومت اسلامی

ملاک و معیار تعامل کارگزاران با مردم در حکومت امیرالمومنین (ع) به عنوان حکومت تراز اسلامی، صرفا انسان بودن شهروندان جامعه اسلامی بوده است. در حکومت علوی؛ دین، مذهب، کیش و آیین و یا نوع زندگی شهروندان هیچ دخالتی در نوع برخورد کارگزاران با آنان نداشته است.

حضرت امیر در نامه به مالک اشتر به این رکن اساسی در حکومت اسلامی اشاره و تصریح کرده و فرموده است: «وأشعِرْ قَلبَکَ الرَّحمَةَ لِلرَّعِیَّةِ و المَحَبَّة لَهُم و اللُّطفَ بِهِم و لاتَکونَنَّ علَیهِم سَبُعا ضارِیا تَغتَنِمُ أکلَهُم؛ فإنَّهُم صِنفانِ: إمّا أخٌ لَکَ فی الدِّینِ أو نَظیرٌ لَکَ فی الخَلقِ، یَفرُطُ مِنهُمُ الزَّلَلُ و تَعرِضُ لَهُمُ العِلَلُ و یُؤتى على أیدیهِم فی العَمدِ والخَطأِ، فأعطِهِم مِن عَفوِکَ و صَفحِکَ مِثلَ الّذی تُحِبُّ و تَرضى أن یُعطِیَکَ اللّهُ مِن عَفوِهِ و صَفحِهِ، فإنَّکَ فَوقَهُم وَ والِی الأمرِ علَیکَ فَوقَکَ و اللّه ُ فَوقَ مَن وَلّاکَ؛ دل خود را آکنده از مهر و محبّت و لطف نسبت به مردم گردان و مبادا براى آنان، چون جانور درنده‌اى باشى که خوردنشان را غنیمت دانى؛ زیرا که مردم دو دسته اند: یا برادر دینى تو هستند و یا هم‌نوع و همانند تو از نظر خلقت. در معرض لغزش و خطا قرار دارند و گاه از روى عمد یا خطا دست به گناه و تجاوز می‌آلایند. پس همان گونه که خود دوست دارى خداوند نسبت به تو بخشش و گذشت کند، تو نیز نسبت به آنان بخشش و گذشت داشته باش؛ زیرا تو بالادست آن‌ها هستى و فرمانرواى بر تو بالادست تو مى باشد و خداوند بالا دست کسى است که تو را به امارت گماشته است!»

در نقل‌های تاریخی دیگری از زندگی امیر مومنان که همان الگوی راستین حکومت اسلامی است نیز موارد مشابهی از این سیره به چشم می‌خورد، آن‌جا که علی (ع) درباره بازشدن خلخال از پای زن یهودی آرزوی مرگ خویش می‌کند و یا جایی که آن حضرت در قضیه پیرمردی اهل کتاب که در دوران بازنشستگی از کار، زندگی نامناسبی دارد، به اصحاب خود درباره این فرد انتقاد جدی وارد می‌کند.

بنابراین می‌توان گفت، محروم کردن بخشی از جامعه از حقوق شهروندی و اموری که اختصاص به زندگی روزمره آنان دارد خلاف انسانیت، اخلاق و شرع است. پس نمی‌توان روشی را در پیش گرفت که بخشی از جامعه را از حقوق خود محروم کند.

محروم کردن بانویی به بهانه آن‌چه ما آن‌را بی‌حجابی یا بدحجابی می‌دانیم، مطابق با کدامیک از این سیره است، محروم کردن از ورود به ادارات، سوار شدن مترو، ارائه خدمات بانکی و دیگر اموری که مربوط به زندگی روزمره آنان است.

موضوع زمانی حساس‌تر می‌شود که مجریان چنین دستورالعمل‌هایی عمدتا درک دینی درستی از بحث حجاب و حدود و ثغور آن نداشته و نسبت به آن برداشت‌های سلیقه‌ای و بعضا اشتباه دارند.

سوم: مسأله حجاب؛ اختلاف دینی یا مناقشه سیاسی؟

به نظر می‌رسد در جامعه امروزی ایران و طی سال‌های اخیر، مسأله حجاب بیش و پیش از آن‌که مسأله‌ای اجتماعی، فرهنگی و دینی باشد به جریانی سیاسی بدل شده است. از همین منظر می‌توان گفت عمده دعوای مخالفان و موافقان حجاب اجباری یک نزاع سیاسی است نه یک تقابل دینی.

بیشتر افرادی که در مقابل بحث حجاب مقاومت می‌کنند به مسأله اجباری بودن آن و ورود بخش‌های حاکمیتی به ابعاد مختلف آن اعتراض دارند و نه یک گزاره دینی، این درحالی‌است که بسیاری از این معترضین، مسلمان بوده و به شعائر مختلف احترام می‌گذارند. حضور در مراسم‌های مختلف دینی از جمله مناسبت‌هایی مانند محرم، شب‌های قدر و مناسکی از این دست، گواه بر این مطلب است. آنان حتی عرق به انقلاب اسلامی نیز دارند و حضورشان در پاسداشت ارزش‌های انقلاب مانند انتخابات مختلف، راهپیمایی‌ها و تشییع پیکر شهدا اثبات کننده این موضوع است.

حال آن‌که چرا این دسته از افراد در مقابل بحث حجاب واکنش تند و احساسی دارند، ریشه را باید در سیاسی و حکومتی کردن این مسأله دانست. آن‌جایی که سیاستگذاران و کارگزاران جمهوری اسلامی بدون داشتن برنامه صحیح فرهنگی و اجرای آن، صرفا از طریق فشار، اجبار و برخورد قهری سعی در مقابله با مخالفان دارند.

چهارم: عدم اولویت‌بندی مسئولان درباره مسائل و دغدغه‌های مردم

بخش دیگری از واکنش‌های تند اجتماعی نسبت به بحث حجاب، عدم توجه عمدی یا سهوی کارگزاران نظام به اولویت‌بندی مسائل و دغدغه‌های اصلی جامعه است. مردم ایران امروز با پوست و گوشت خود بسیاری از مشکلات را درک می‌کنند، از فشار‌های اقتصادی گرفته تا مواجهه با انواع فساد در بخش‌های مختلف جامعه و نظام اداری، چیزی نیست که بتوان گفت مردم آن‌را درک نکرده و شاهد آن نیستند.

این چنین جامعه‌ای وقتی با بی‌تفاوتی و عدم اقدام موثر کارگزاران حکومتی نسبت به دیگر مسائل اجتماعی و اقتصادی که دغدغه اصلی آنان است، مواجه می‌شوند و حتی در مقابل، فشار طبقه حاکم را در مسأله‌ای مشاهده می‌کنند که آن‌را مربوط به زندگی شخصی خود می‌دانند، طبعا نسبت به آن واکنش منفی نشان داده و در برارش موضع تخاصمی می‌گیرند.

پنجم: بازگشت به تجربه شکست خورده سیاست‌های فرهنگی دهه شصت

انقلاب اسلامی، تجربه مشابهی در مورد مسأله حجاب و اجبار آن در تاریخ ثبت کرده است. سال‌های ابتدایی دهه شصت، کارگزاران فرهنگی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران، رفتار مشابهی در این زمینه داشتند و بگیر و ببند‌ها و برخورد‌های تند و وضع محرومیت‌های مختلف برای به اصطلاح بی‌حجابان، آزمونی بود که خطا و شکست آن تا دو، سه دهه بعد، آثاری منفی و حتی مغایر با اهداف آنان را اثبات کرد.
آزموده‌ای شکست‌خورده که گویا سیاستگذاران امروز بحث حجاب و عفاف، از آن غافل هستند و یا به دلیل مقاصد دیگری قصد تغافل نسبت به آن را دارند.

کلام آخر: ضرورت پرهیز از ایجاد نفرت

هیچ‌کس مخالف با ارزش‌های حجاب برای زن مسلمان نیست، ولی شیوه‌های رفتاری سیاست‌گذاران راهی است که به نظر نتیجه و پایانی غیر از مصلحت اسلام و نظام خواهد داشت.

یادآوری این نکته در بیانات مقام معظم رهبری نیز نهفته است آنجا که در جمع در دیدار علما و روحانیون خراسان شمالی در تاریخ ۱۹ مهرماه سال ۱۳۹۱ تصریح کردند: «خودتان را مجهز کنید، مسلح به سلاح معرفت و استدلال کنید، بعد به این کانون‌های فرهنگی - هنری بروید و پذیرای جوان‌ها باشید. با روی خوش هم پذیرا باشید؛ با سماحت، با مدارا. فرمود: «و سنّة من نبیّه»، که ظاهراً عبارت است از «مداراة النّاس»؛ مدارا کنید. ممکن است ظاهر زننده‌ای داشته باشد؛ داشته باشد. بعضی از همین‌هائی که در استقبالِ امروز بودند و شما - هم جناب آقای مهمان‌نواز، هم بقیه‌ی آقایان - الان در این تریبون از آن‌ها تعریف کردید، خانم‌هائی بودند که در عرف معمولی به آن‌ها می‌گویند «خانم بدحجاب»؛ اشک هم از چشمش دارد می‌ریزد. حالا چه کار کنیم؟ ردش کنید؟ مصلحت است؟ حق است؟ نه، دل، متعلق به این جبهه است؛ جان، دلباخته‌ به این اهداف و آرمانهاست. او یک نقصی دارد. مگر من نقص ندارم؟ نقص او ظاهر است، نقص‌های این حقیر باطن است؛ نمی‌بینند. «گفتا شیخا هر آنچه گوئی هستم / آیا تو چنان که می‌نمائی هستی؟». ما هم یک نقص داریم، او هم یک نقص دارد. با این نگاه و با این روحیه برخورد کنید. البته انسان نهی از منکر هم می‌کند؛ نهی از منکر با زبان خوش، نه با ایجاد نفرت؛ بنابراین با قشر دانشجو ارتباط پیدا کنید.»

سخنان رهبر معظم انقلاب درباره بدحجاب‌ها

تعداد بازدید : 88
نظرات کاربران
بی نام
Iran (Islamic Republic of)
۱۸:۲۱ - ۱۴۰۱/۰۴/۲۳
والا دیگه جونی برای ملت نمونده با اینهمه فشار، حجاب رو علم کردن ذهن مردمو از گرونی و بدبختی منحرف کنن، خدا ...کنه
مان نان جان
| Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۵۴ - ۱۴۰۱/۰۴/۲۵
آره بخدامیخوان ایران بشه کره شمالی
ارسال نظر