اختصاصی وقایع روز: بیش از یک هفته از حادثه غمبار و فجیع حرم مطهر حضرت شاهچراغ که منجر به شهادت ۱۳ نفر از هموطنان و زخمی شدن نزدیک به ۴۰ نفر دیگر شد میگذرد. داعش در همان آغاز امر و بلافاصله مسئولیت این حمله را بر عهده گرفت، تا کنون نیز وزارت اطلاعات دو اطلاعیه درباره جزئیات این فاجعه منتشر کرده و در هر دو بر شرارت تروریستهای داعشی تاکید کرده است.
«عنصر پشتیبانی کنندهی صحنهی عملیات» این کشتار تراژیک، یک تروریست با ملیت افغانستان بوده و طبق اطلاعیه اخیر وزارت اطلاعات که خبر از دستگیری ۲۶ نفر از عوامل دخیل در این حادثه میدهد، کلیه افراد دستگیر شده، غیرایرانی و با ملیّتهای جمهوری آذربایجان، تاجیکستان و افغانستان هستند. وزارت اطلاعات اعلام کرده است که هماهنگ کننده این عملیات خونبار پس از ورود به ایران بلافاصله از طریق ارتباط با سرپل عملیاتی داعش در افغانستان با شبکه اتباع خارجی این کروهک تروریستی نیز ارتباط گرفته است.
حادثه شاهچراغ خونینترین و جنایتکارانهترین عملیات داعش در ایران پس از آن است که سالها پیش سردار شهید قاسم سلیمانی پایان عمر داعش در منطقه را اعلام کرد و حال سوال این است که این مار سر بریده شده چگونه دوباره به راه افتاده است.
بخش مهمی از پاسخ به این سوال را باید در وضعیت کنونی افغانستان دانست. مردم مظلوم افغانستان پس از تسلط طالبان بر این کشور تا کنون بیش از ده عملیات مرگبار تروریستی مشابه با آنچه در شیراز واقع شد را تجربه کردهاند که شیعه و سنی، هزاره و تاجیک و دیگر اقوام این سرزمین را عزادار کرده است و مسئولیت تمام آنها را داعش بر عهده گرفته است.
داعش در افغانستان جان گرفته و جولان میدهد و طالبان که در ابتدا از اساس منکر حضور عناصر این گروهک تروریستی در این سرزمین بودند، اکنون به بودن آنها اذعان میکنند و در مقابل آنها نیز ناتوان هستند. از همین رو به جرات میتوان علت اصلی خزیدن دوباره مار داعش در منطقه را در قدرتگیری دوباره طالبان در افغانستان دانست و اغماض دولتهای تاثیرگذاری مانند ایران در مقابل طالبان را مزید بر این علت تصور کرد.
حال قضیه صورت دیگری به خود گرفته است و جرقهای مصیبتبار از این تجدید حیات داعش بر دامن ایران نشسته است و بار دیگر مردم را در سوگ فرزندان خود نشانده و نکته تاسفبار ماجرا اینجاست که دلسوزان بسیاری از همان ابتدای تسلط مجدد طالبان بر افغانستان، چنین روزی را پیشبینی میکردند و نسبت به آن هشدارهایی جدی داده بودند.
زمان بسیاری از مرداد ماه ۱۴۰۰ و تسلط رسمی طالبان بر افغانستان نمیگذرد و یادآوری رویدادها، گزارشها، اخبار و تحلیلهای مختلف کارشناسان و اهالی رسانه چندان سخت نیست جایی که دلسوزان و کارشناسان متعددی در پی این تسلط دوباره زنگهای خطر را به صدا درآوردند و متذکر شدند که طالبان با پیشینه ذاتی خود توان و صلاحیت زمامداری بر افغانستان را ندارند و هشدار دادند کهبا این وضعیت دوباره تروریسم و به ویژه داعش در منطقه اوج خواهند گرفت.
آبان ۱۴۰۰، هشدار نسبت به خطر داعش در افغانستان در پایگاه خبری-تحلیلی وقایع روز
در مقابل نیز بودند رسانهها و تریبوندارانی که مسیر تطهیر طالبان را در پیش گرفتند و با ساخت گزارش و ایراد سخنرانی، سعی در عادی نشان دادن وضعیت افغانستان نمودند و حتی گروه اول را به عناوین مختلف متهم کردند. بسیاری از اهالی رسانه وابسته به طیفی خاص حتی به افغانستان رفتند و با ارسال گزارشهایی از وضعیت مناسب و خوب افغانستان و جریان عادی مردمان در این کشور ارسال کردند.
تلاش رائفیپور برای عادی جلوه دادن اوضاع در افغانستان
اما بدتر از رفتار رسانههای تطهیرگر طالبان، عملکرد دولتمردان و مسئولان سیاست خارجی دولت بود. آنان که به ظاهر و در سخنان رسانهای خود با کوبیدن یکی بر میخ و دیگری بر نعل، از طرفی طالبان را دعوت به اجرای دموکراسی و برگزاری انتخابات مطابق تمام گروهها و گرایشهای سیاسی و قومیتی افغانستان میکردند و از طرف دیگر به صورت غیررسمی طالبان را دولت مستقر در این کشور تلقی کرده و راه مماشات و همکاری با آنان در زمینههای سیاسی را در پیش گرفتند تا جایی که نماینده ویژه رئیسجمهور در امور افغانستان به این کشور سفر کرده و با طالبان گل شنید و گفت.
دیدار کاظمی قمی نماینده ویژه رئیسجمهور در امور افغانستان و وزیر امور خارجه طالبان در افغانستان
بدتر از این رفتار دیپلماتیک، کوتاه آمدن و مماشات مکرر دولت ایران با امارت طالبان بود، آنجا که تعرض به مرزهای ایران توسط نیروهای امارت، از جانب مسئولان سیاست داخلی و خارجی کشور به امر سادهی سوءتفاهم مرزی! تعبیر شد و یا زمانیکه پس از تذکرات و مذاکرات مکرر به طالبان درباره دادن حقآبه ایران از هیرمند، طرف مقابل هیچ اقدام مؤثری نکرد و با سرکشی تمام بر خلاف تمام تعهدات خود عمل کرده و از سرازیر شدن حتی قطرهای آب به سمت ایران جلوگیری کرد.
دولتمردان ایران در برابر تمام این اقدامات غیردوستانه طالبان، هیچ اقدام مؤثری نداشتند و از کنار آن به سادگی گذشتند. البته واضح است که منظور از اقدام مؤثر، جنگ یا مداخله نظامی در افغانستان نیست، ولی دریغ از یک اقدام جدی دیپلماتیک مانند محکوم کردن امارت طالبان در مجامع جهانی یا طرح شکایت در دادگاههای بینالمللی که هیچیک در طول این مدت مشاهده نشد.
طبیعی است که وقتی در مورد عدم مشروعیت هیات حاکمه کشور همسایه وانش مؤثری نداشته باشید و حتی اقدامات خصمانه و واضح او را به بهترین و سیاستمدارانهترین شکل ممکن پاسخ نگویید، مرزهای تحت اشراف این کشور همسایه به دروازه ورود تروریستها خواهد شد و هیچ محدودیت و ممنوعیتی برای آن وجود نخواهد داشت و هیات حاکمه که خود نیز از عهده مهار تروریسم بر نیامده است، در اندیشه امنیت کشور همسایه نیز نخواهد بود.
پس میتوان گفت زمانی خطر داعش دوباره جدی شد که درباره حاکمان کشور همسایه افغانستان، مشروعیتشان، سیاستهایشان و تواناییشان برای زمامداری و پایبندی به قواعد حقوق بشری کوتاهی و اغماض کردیم.
خیلی با اون تیکه حکمت و دانایش حال کردم .
مهم دشمنی با آمریکاست و نبودن آمریکا در منطقه (حالا بماند که خودشون داشتن میرفتن ) ما حکیمانه از طالبان حمایت میکنیم . چون مخالف آمریکا هستن و هستیم . بعد کاملا حکیمانه چون حکمت داریم نتایج نگاه نمیکنیم . همیطور حکیمانه هم ملت همسایه رو عین سابق بدبخت کردیم . هم حداقل تو منطقه یکی و دوتا کشور هستن که از ملت ما بدبخت باشند .برای نشون دادن به ملت ایران . حالا بماند که راه درآمد ترانزیتی رو کاملا حکیمانه از دست دادیم مهم اینه که حکیمانه همچنان حاکمیم . بر این سرزمین .
فقط اگه بدونم این کنجینه اطلاعات که فقط هم امسال شماها بهش درسترسی دارید کجاست .
نکنه .از حرفاتو از کتاب ملاناصررین و خرش مشق میگیری