کد خبر: ۳۹۷۲
تاریخ انتشار: دوشنبه ۱۷ شهريور ۱۳۹۹ - 07 September 2020

معرفی کتاب: «مردی هست که عادت دارد با چتر بکوبد تو سرم» اثر فرناندو سورنتینو

آن روز صبح داشتم رمان ترسناکی می‌خواندم و با این‌که هوا دیگر کاملاً روشن شده بود، به لطف قوه‌ی تلقینم حس کردم دارد قتلی اتفاق می‌افتد. همین تلقین، این فکر را تو سرم انداخت که یک قاتل جانی در آشپزخانه است و این قاتل جانی در حالی‌که دارد چاقوی بزرگی را در دست می‌چرخاند، منتظر است تا من وارد آشپزخانه بشوم تا فوری بپرد و با حرکتی سریع چاقو را در پشتم فرو کند

  وقایع روز ـ در این اولین مجموعه داستان از سورنتینو به زبان فارسی، با یکی از شاداب‌ترین و خلاق‌ترین اساتید طنزپردازی در ادبیات امروز آمریکای لاتین آشنا خواهیم شد و چیره‌دستی او را در بازآفرینی موقعیت‌هایی کافکایی در قالب قصه‌هایی طناز و گاه کارآگاهی تماشا خواهیم کرد. آمیزه‌ی خاصی از فانتزی و طنزی پنهان به وضعیتی گروتسک می‌رسد. در داستان‌های بی‌رحمانه بازیگوش او آدم‌ها به هچل می‌افتند. روایت‌ها با اختلالی ساده در زندگی روزمره آغاز می‌شوند و به وضعیتی حاد و وخیم درمی‌افتند. و مگر سرگذشت تاریخ و انسان جز این است؟

کتاب مردی هست  که عادت دارد با چتر بکوید تو سرم

.

بخشی از داستان «تلقین محض»

«آن روز صبح داشتم رمان ترسناکی می‌خواندم و با این‌که هوا دیگر کاملاً روشن شده بود، به لطف قوه‌ی تلقینم حس کردم دارد قتلی اتفاق می‌افتد. همین تلقین، این فکر را تو سرم انداخت که یک قاتل جانی در آشپزخانه است و این قاتل جانی در حالی‌که دارد چاقوی بزرگی را در دست می‌چرخاند، منتظر است تا من وارد آشپزخانه بشوم تا فوری بپرد و با حرکتی سریع چاقو را در پشتم فرو کند. خب، با وجود این‌که صندلیم درست روبه‌روی درِ آشپزخانه بود، با وجود این‌که هیچ‌کس نمی‌توانست پنهان از چشم من به آشپزخانه پا بگذارد و این‌که آشپزخانه غیر از آن در هیچ ورودی دیگری هم نداشت، با تمام این احوال، متقاعد شده بودم که قاتل پشت در بسته کمین نشسته.»

 

برگرفته از نشر چشمه

 

ارسال نظر