کار بیماری کرونا در کشور به جاهای باریک کشیده است و ایران در روزهای اخیر رکورددار ابتلا به این بیماری و تلفات و مرگ و میر ناشی از آن در جهان شده است، آخرین آمار مرتبط با کرونا طبق اعلام وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی ۲۴ ساعت منتهی به ظهر دوشنبه ۱۸ مردادماه حکایت از شناسایی ۴۰ هزار و ۸۰۸ نفر مبتلای جدید و فوت ۵۸۸ بیمار دارد. با احتساب این ارقام مجموع مبتلایان به کرونا در کشور تا امروز به چهار میلیون و ۱۹۹ هزار و ۵۳۷ نفر رسیده است که متاسفانه ۹۴ هزار و ۶۰۳ نفراز آنان جان باختهاند. البته تاکنون سه میلیون و ۵۶۵ هزار و ۵۷۵ نفر نیز بهبود یافتهاند.
این آمار و صدرنشینی کشور در یک رکورد غمانگیز دیگر، موجی از ناراحتی، استرس، دلواپسی و ناامیدی را در جامعه به راه انداخته است. فضای مجازی لبریز شده است از شکوائیه، ابراز نگرانی، بروز خشم و در موارد متعددی تحلیل و آسیبشناسی، سایتهای مختلف خبری و تحلیلی نیز وضعیت مشابهی دارند. همگی در تلاشاند که عواملی را برای این بحران معرفی کنند. بسیاری از این تحلیلها درست، ولی غیر دقیق و ناکامل هستند. حتی احساس میشود که همگان فقط به دنبال انداختن تقصیر به گردن دیگرانند، برخی یقه مردم را میگیرند، دیگرانی حکومت و دولت را تخطئه میکنند و بعضی دیگر که فقط ظاهرا مقاصد دیگری را تعقیب میکنند.
به نظر میرسد در تمامی این داوریها این نکته مغفول مانده است که علل بحرانی اینچنین فراگیر و فاجعهبار را نمیتوان فقط از یک زاویه بررسی کرد. در فاجعههای اینچنینی کلیت جامعه از دولت و حکومت گرفته تا مردم و امور اجرایی و قوانین و مقررات دخیل هستند و به گونهای که یک زنجیره از خطاها در تمام ابعاد جامعه منجر به چنین رویدادی شده است.
بررسی اوضاع بیماری کرونا از آغاز همهگیری تا امروز که ایران را در قله تلفات قرار داده است، نشان از قصور، نقصان و خطای عملکرد در سه بخش فرهنگ، سیاست و اقتصاد دارد. در واقع میتوان گفت دلتایی که منجر به مرگ و میر شده است نه تنها سویه جدید ویروس کروناست بلکه مثلثی است که فرهنگ، سیاست و اقتصاد در این روزهای کشور، سه رأس آن را تشکیل میدهند.
بیشتر بخوانید: سه رأس دلتای مرگ در کشور! / چگونه ایران بر قله تلفات کرونا ایستاد؟ (بخش دوم)
فرهنگ، منشأ تمامی رشدها و سقوطها
آنچه در تمامی پدیدههای اجتماعی منجر به شکوفایی و یا سقوط بیش از هر چیز دیگری خودنمایی میکند، مقوله فرهنگ است. در همهگیری کرونا نیز نوع مواجه فرهنگی مردم از اقشار عادی گرفته تا برخی به اصطلاح فرهیختگان و تحصیلکردهها، از مردم معمولی گرفته تا متصدیان امور در بخشهای مختلف، در شدت گرفتن و تضعیف این همهگیری نقش داشته است.
ولی آنچه ضربه اصلی را بر پیکر کشور زده است نوع برخورد غیر مسئولانه و به اصطلاح سر سری با بیماری بوده است. از انکار ماهیت وجودی بیماری در روزهای آغازین پدیدار شدن کرونا تا مقاومت در مقابل واکسیناسیون عمومی از رفتارهایی بودهاند که تا امروز بر شدت گرفتن بیماری اثر گذاشتهاند. عدهای با لباس، منصب و ماهیات مختلف در همان روزهای کشف بیماری در ایران، کرونا را داستانسرایی با اهداف و اغراض سیاسی و یا استعماری میدانستند و از اساس منکر وجود آن میشدند.
عدهای آنرا فریب دولت حسن روحانی برای عدم مشارکت مردم در انتخابات مجلس یازدهم بر شمردند، برخی با ادعای طب اسلامی آنرا یک بیماری ساده با راهکارهای درمانی سادهتر عنوان کردند، مرور زمان و وضعیت امروز نشان داد که این تفکرات و القای آن به جامعه تا چه میزان بیاساس و تباه است.
معضل فرهنگی دیگر، مقاومت اقشار مختلف جامعه در برابر دستورالعملهای یا به اصطلاح پروتکلهای بهداشتی و بدتر از آن محدودیتهایی بود که توسط تصمیمسازان امر اتخاذ میشد. این مخمصه فرهنگی که اکنون دامنگیر تمامی مردم شده است نیز طرفهای مختلفی در اقشار جامعه داشت که البته دو بخش از آنان حضور چشمگیرتری نسبت به بقیه در این فاجعه داشتند. یکی اهل بزم و جشن و دیگرانی که ظاهرا خود را اهل شعائر و مناسک میدانند.
به حق میتوان گفت که مردم عادی که از چیرگی این بیماری بر خانواده خود شامل پیران و کودکان، هراس دارند در این دو سال و اندی از آغاز همهگیری از هر دو گروه خون دلها خوردند. اهل عیش و بزم یا به هر بهانهای و با استفاده از هر فرصت و تعطیلاتی که البته بسیاری از آنها برای کنترل بیماری بود، نهایت استفاده را بردند و اسباب سفر و تفریح بر دوش راهی مناطق مختلف شدند و آمار ابتلا به بیماری را در شهرهای مسافرپذیر در شمال و جنوب بالا بردند و یا با بهره از اعیاد و مناسبات مختلف بساط جشن عروسی و تولد و عقد و ... برگزار کردند و دورهمیهای مفصل گرفتند و دهها نفر را در یک مجلس به دامن ویروس کرونا انداختند و هر چه هر که داد زد در گوش آنان نرفت.
هجوم مردم به شهرهای شمالی در اوج کرونا
گروه دیگر که خود را مقید به شعائر و مناسک میدانستند و در این مسیر خود را برتر و دغدغهدارتر از حتی مراجع دینی میدانستند نیز با رهبری و هدایت برخی مداحان کمسواد و واعظان غیردقیق، از آغاز با محدودیتهای کرونایی مقابله کردند، درب حرمها شکستند و مجالس سوگواری یا جشن میلاد اهلبیت (ع) برگزار کردند و پس از اعمال هرگونه محدودیتی جنجال درست کردند که عاملان محدودیت، مخالف و ضد اسلامند.
شکستن درب حرم حضرت معصومه (س)
نمونه آخر آن را هم این روزها در اوج کرونای دلتا با برگزاری جشن غدیر در شهرهای جنوبی کشور و با سخنرانی یکی از واعظان معروف وبا مجوز و دستور رسمی شرکت در آن، شاهد بودیم و یا اظهارات مداح مشهور دیگری که در مراسمی رسمی و با حضور رئیس سازمان تبلیغات اسلامی که در آن مردم را به حضور در مراسم میدانی و واقعی دعوت میکرد - البته از امثال او که در کوران بحث در جریان بودن طرح محدود کننده فضای مجازی در مجلس در اظهارات مقدماتیاش در این سخنرانی فضای مجازی را ابزار دشمن میداند، خودداری از برگزاری مراسم محرم به صورت مجازی، بعید نیست، چرا که در فضایی که دشمن مهیا کرده که نمیتوان شعائر دینی را برگزار کرد! - و یا سخنان واعظان دیگری که بدون مستند شرعی و دینی، شرکت در مراسم محرم را حتی در صورت مرگ در اثر کرونا، واجب اعلام کردهاند.
بیشتر بخوانید: جنجال جدید درباره واردات واکسن کرونا / ادعاهای وحشتناک زالی ، خشم ظریف!
همه اینها در حالیست که بسیاری از مراجع دینی حتی سنتهای سالانه خود در برگزاری سوگواریهای اهلبیت (ع) را با شکل و تشریفات معمول آن تعطیل کردهاند. نکته فاجعهبارتر نیز دستورالعمل اخیر ستاد کرونا برای مراسم محرم امسال و جواز برگزاری آن با یک چهارم ظرفیت اماکن در محیطهای بسته است.
از این جریان که بگذریم، مقاومت بخش قابل توجهی از جامعه در برابر رعایت پروتکلهای ساده بهداشتی از قبیل استفاده از ماسک و ضدعفونی دستها به خصوص در شش ماهه اخیر نقش قابل توجهی در وضعیت موجود داشته است. به خصوص سه ماه گذشته که با پایین آمدن آمار بیماری بسیاری از مردم وضعیت را عادی انگاشته و تمامی پرهیزهای بهداشتی را کنار زدند تا جایی که مطابق آمار رسمی رعایت پروتکلها به زیر ۳۰ درصد رسیده است.
بیشتر بخوانید: شیفتگان خدمت یا تشنگان قدرت؟ / جذابیتهای کابینه دولت و شهرداری تهران برای نمایندگان مجلس چیست؟
در بخش واکسیناسیون نیز که قصه غمانگیزتر است و از همان ابتدا تا به امروز، موضعگیریها و تجمعات اعتراضی در مقابله با آن وجود داشته است. حتی امروز نیز بسیاری از افراد در مقابل واکسینه شدن به بهانههای غماگیز و در عین حال خندهداری متوسل میشوند و انسان را به یاد جماعت تاریخهای دور ایران میاندازند همانهایی که تزریق واکسن را توطئهای برای داخل کردن «جن» در کالبد آدمی میدانستند.
اعتراض به واکسیناسیون
پس اگر به این متهم نشویم که همیشه مشکلات را بر گردن مردم انداختهایم، باید گفت که بخش اعظمی از مشکلات امروز در مواجهه با بیماری کرونا ناشی از نگرش و رفتار فرهنگی جامعه است به ویژه وقتی در رسانههای خارجی میخوانیم که بسیای از کشورها مانند ژاپن و کره با رعایت همین مسائل ساده مانند استفاده از ماسک و تقید به ضدعفونی دستها، توفیق قابل توجهی در مبارزه با کرونا داشتهاند.