بیانیه منتشر شده از سوی باشگاه استقلال، شائبهها و تردیدها را درباره وضعیت این تیم بیشتر کرد.
پس از سروصدای فراوان پیرامون وضعیت کادرفنی استقلال و شدت گرفتن انتقادها از جواد نکونام در فضای مجازی، طبیعی بود که دیر یا زود شاهد صدور یک بیانیه رسمی از سوی باشگاه باشیم. این بیانیه هر چند کمی دیر، اما در هر حال صادر شد؛ البته با ذکر این توضیح که بیانیه چند خطی و ظاهرا حمایتی باشگاه، پر از ابهام بود.
بیانیه مذکور خنثیتر از آن بود که حتی بشود درباره نکتههای ابهام آمیزش سخن گفت؛ چرا که در آن نه اثری از حمایت قاطعانه دیده میشد، نه در لابه لایش واژهای به چشم خورد که خبر از آینده میداد. در واقع نه جواد نکونام میتواند با صدور این بیانیه، دلش را به حمایت باشگاه خوش کند، نه سرمربی بعدی که شنیده میشود مذاکراتی با او صورت گرفته، تکلیفش را میداند.
البته شاید باید به سران باشگاه استقلال در این مقطع زمانی حق داد؛ چرا که آنها میدانند در فوتبال «نتیجه» تعیین کننده است و از آنجا که این ورزش حساب و کتاب ندارد، لابد با یک برد در آسیا و چند پیروزی در لیگ برتر، به طور کلی این فضای ناامیدی و مایوسانه، جای خود را به امید و حمایت میدهد.
با این همه منهای آنچه در کادرفنی به عنوان نقطه ضعف دیده میشود (و همچنین بازیهای استقلال نیز به لحاظ فنی چنگی به دل نمیزنند) در باشگاه استقلال همچنان دچار فقدان مدیریت درست و درمان هستیم. مدیران باشگاه در این برهه از زمان باید خودی نشان میدادند و بحران به وجود آمده را به هر طریقی حل و فصل میکردند، اما نه تنها چنین اتفاقی رخ نداد که با انتشار این بیانیه خنثی، ابهامات درباره آینده کادرفنی استقلال بیشتر شد!