فرشید سمیعی در استقلال چکاره است؟

فرشید سمیعی در استقلال چکاره است؟

وقتی همیشه از تفاوت‌های فوتبال ایران با همه جای دنیا حرف می‌زنیم بهترین مثال حال و روز امروز استقلال است.

دیگر کسی نیست که از شرایط باشگاه استقلال خبر نداشته باشد. با توجه به جایگاه این دو تیم و تاثیر آن‌ها در جامعه و فرهنگ ایرانی، حتی کسانی که به فوتبال علاقه هم ندارند از ماجرا‌های اختلاف در باشگاه استقلال خبر دارند. اولین زنگ خطر برای مسئولان دقیقاً همین جاست، تاثیر فوتبال در کل زندگی روزمره مردم را دست کم نگیرید. اما خود ماجرا اصلاً سوژه بحث ما نیست. تمام رسانه‌های تخصصی بار‌ها به زوایای مختلف اختلاف نکونام با مدیران پرداخته و به شکل کلی شکی نیست که هر دو طرف در این مشکلات با درصد‌های مختلف، تقصیر دارند. قصد واکاوی این مشکلات را نداریم که در جای دیگر مکرر به آن پرداخته‌ایم.

اینجا توجه شما را به یک نکته پنهان مانده و مستتر در لایه‌های زیرین این پرونده جلب می‌کنیم. نگاه کنید که ترجیع‌بند تمام اخبار بیرون آمده از استقلال روی دو نام مشخص است. دو نام که در دو سوی این اختلاف حضور دارند و این وسط باشگاه استقلال، پیشینه و افتخاراتش و میلیون‌ها طرفدار قربانیان این دعوا شده‌اند. در هیچ کدام این حقایق کسی تردید ندارد و متاسفانه هیچکس هم در این فوتبال نیست که به داد فوتبال و مردم برسد. همه سرشان به کار خود گرم است و این دو نام؛ یکی «جواد نکونام» و دیگری «احمد شهریاری» یکی با سمت رسمی سرمربی استقلال و دیگری با سمت ریاست هیات مدیره هم مشغول اختلافات خود!

کدام یک از طرفداران فوتبال نام رئیس هیات مدیره یکی از باشگاه‌های بزرگ یا کوچک دنیا را می‌دانند؟ بگویید و جایزه بگیرید! رئیس هیات مدیره رئال مادرید، بارسلونا یا مثلاً النصر عربستان کیست؟ چرا حتی در فوتبال بورکینافاسو هم یک سری از اصول بین‌المللی پذیرفته شده، اما در فوتبال ما هنوز بر سر آن بحث داریم؟ اینجا کاری با خود اختلاف و اینکه تقصیر چه کسی بیشتر است، نداریم، اما نگاه کنید به سرخط خبرها؛ همه جا حرف شهریاری و تصمیمات او، نقش پسرش و همکاران سابق در صبا و تلفن خاموش او و سفرش به چین و ترکیه و. حتی دورترین افراد نسبت به ایشان است در حالی که سمت رسمی ایشان هیچ ربطی به امور اجرایی ندارد، چه رسد به این جزئیات ناچیز!

از جذب بازیکن بوسنیایی که بگذرید! نگاه کنید که حتی وقتی سهمیه غذای بازیکنان در کمپ قطع می‌شود باز نام شهریاری و اختلافش با نکونام به میان می‌آید! اینجا می‌ماند یک سوال که خیلی معمولی، اما بسیار پرمعنا و محتوا است؛ پس فرشید سمیعی در استقلال چه کاره است و برای چی حقوق می‌گیرد؟

و از همین سوال ساده می‌توان به حقایقی بزرگ رسید. اینکه در فوتبال ما افراد سر جای خود نیستند. حقوق می‌گیرند، روی صندلی می‌نشینند و از امکانات استفاده می‌کنند، مشهور و ثروتمند می‌شوند، اما وجودشان برای فوتبال هیچ نفعی ندارد! آن کسی که در پشت پرده نشسته و تصمیماتش مستقیم روی سرنوشت یک تیم بزرگ با میلیون‌ها طرفدار تاثیر می‌گذارد، خود حاضر نیست به میان آمده و مسئولیت تصمیماتش را بر عهده بگیرد. یک نفر دیگر که به خوبی می‌داند جایگاه حقیقی‌اش این نیست، به میان آمده و فقط گردن می‌گیرد.

این وسط اخباری هم شنیده می‌شود که فرشید سمیعی یکی به نعل می‌زند و یکی به میخ! و همین شیوه بر مشکلات تیم افزوده است. یعنی در ظاهر طرف نکونام است و همزمان مجری دستورات شهریاری! فکر می‌کنید چرا یک فوتبالی یا یک مدیر واقعی حاضر نمی‌شود چنین منصبی را بدون داشتن اختیار قبول کند؟ دیگران تصمیم بگیرند و او گردن؟ تا کی فوتبال ما باید تاوان چنین ندانم کاری‌های مدیریتی را بدهد؟

اگر هلدینگ خلیج فارس مدیرعاملی گذاشته و به او حقوق می‌دهد، باید بگذارد او کارش را بکند. اگر هم او ناتوان است، خب خودتان به میدان آمده و سکاندار شوید! چرا هیچکس حاضر نیست تاوان مسئولیت و تصمیماتش را در این فوتبال قبول کند؟

اولین دیدگاه را بنویسید

خبرهای ویژه