در حالی که باشگاههای لیگ بررتی آرزو میکنند در تیم ملی نماینده داشته باشند و آن دسته از تیمهایی که ملی پوش دارند، از ملی پوشان خود با شکوه استقبال میکنند، استقلال کاپیتان ملی پوش خود را از تمرین و بازی منع کرد!
حالا راحتتر میتوان درک کرد چرا احمد شهریاری دوست دارد هر طور شده سهراب بختیاری زاده عضو کادرفنی استقلال باشد. رییس هیات مدیره استقلال که نحوه همکاری اش با فرشید سمیعی نشان میدهد علاقه خاصی به داشتن ماشین امضا و بازوی اجرایی دارد، همان طور که در مدیریت، یک مدیرعامل مطیع و مجری اوامر را به یک مدیرعامل خلاق و صاحب سبک ترجیح میدهد، در بحث مربیگری هم انگار علاقهمند است به جای یک مربی خوب و کاربلد، یک مربی وفادار و حرف گوش کن داشته باشد.
از سرمربی صبا تا مدیرعامل استقلال؛ روحیه خاص شهریاری
احمد شهریاری ۲۰ سال پیش هم وقتی مالکیت صباباتری را در اختیار داشت، همین بود. او مجید جلالی را فقط به این دلیل که گفته بود مالک باشگاه باید از تصمیمهای سرمربی حمایت کند، نه این که وقتی هنوز تعریف پلی میکر را نمیداند، تحت تاثیر گفته دیگران ایراد بگیرد که چرا تیم پلی میکر ندارد، بعد از قهرمانی در جام حذفی و سوپر جام از صبا باتری کنار گذاشت.
در آخرین جلسه جلالی و شهریاری که چندان دوستانه هم پیش نرفت، جلالی به او گفت؛ «من اگر حتی یک خیار را هم بازی دادم، شما باید حمایت کنی» … شهریاری، اما ساعتی بعد محمدحسین ضیایی را به عنوان مدیرفنی صبا برگزید و به جلالی گفت؛ «حالا شما باید از او اطاعت کنی» تصمیمی که منجر به استعفای جلالی شد.
شهریاری همین روحیه را حفظ کرده که اردیبهشت امسال وقتی علی خطیر به او گفت؛ «به عنوان مدیرعامل باشگاه از مسائلی باخبر هستم که شما خبر ندارید و به همین دلیل صلاح دیدم پول بازیکنان را قبل از بازی با تراکتور بدهم» کودتا علیه مدیرعامل استقلال را استارت زد.
سهراب به جای کاپیتان، باید به رییس هیات مدیره اصرار میکرد!
مالک باشگاه استقلال با همین روحیه دستور به حذف سیدحسین حسینی به دلیل مصاحبه اش درباره بازیکنان بوسنیایی میدهد و در کمال تعجب، سهراب بختیاری زاده به جای آن که پشت کاپیتان تیم باشد، مجری اوامر شهریاری میشود و با افتخار میگوید چند بار به حسینی گفتم حرفش را پس بگیرد، ولی گوش نکرد!
یعنی سهراب بختیاری زاده به جای این که در این ماجرا پشت بازیکنش باشد و چند بار در روز با شهریاری حرف بزند و از او بخواهد به خاطر شرایط خاص استقلال و موقعیت حسینی که کاپیتان استقلال است، مقابل او کوتاه بیاید، چند بار در روز روی مغز و اعصاب کاپیتان تیمش میرود تا او را وادار به پس گرفتن حرف هایش بکند!
ناسلامتی شما سرمربی استقلال بودی!
دیروز هم گماشتههای سمیعی در فضای مجازی به کاپیتان استقلال حمله کرده بودند که خودش مقصر خط خوردن از لیست تیم است و باید عذرخواهی میکرد!
خب، حالا سهراب بختیاری زاده به ما بگوید آیا او در جایگاه سرمربی استقلال (هرچند موقت) نباید با این گماشتههای مواجب بگیر فرق کند؟ سهراب به ما بگوید اگر زمان بازیگری خودش، یک سرمربی اینگونه پشت او را خالی میکرد و در اختلاف باشگاه و بازیکن، سمت غلط ماجرا میایستاد، به خودش چه حالی دست میداد؟ سهراب با خالی کردن پشت کاپیتان تیمش، به تمام بازیکنان استقلال هشدار داد مراقب باشند، پا روی خواستههای شهریاری نگذارند چرا که در این صورت حمایت سرمربی را نخواهند داشت!
چرا سهراب نمیدانست مردی که پشت بازیکنانش را خالی میکند، محکوم به شکست است؟ چرا سهراب اصول را یادش رفته بود؟ یعنی چند روز بیشتر نشستن روی نیمکت استقلال تا این حد انسان را عوض میکند؟
استقلال این باخت را به سهراب هم مدیون است. او در آستانه بازی با ذوب آهن کاری کرد که بازیکنان استقلال را به فکر فرو برد. او با دست خودش و برای به دست آوردن دل شهریاری، پشت تمام بازیکنانش را لرزاند و حاصل این لرزش، آن لغزشهای داخل زمین بود؛ استقلال صفر- ذوب آهن ۳…