دومین شکست متوالی سرمربی خارجی استقلال در لیگ برتر باعث شد موسیمانه به وخامت اوضاع استقلال پی ببرد.
باورش نمیشود چنین تیمی را در دست گرفته است، باورش نمیشود بازیکنانش از دادن چند پاس ساده، از رسیدن به دروازه حریف، از شناخت دروازه ناتوان هستند، و اینکه تمام این وظایف ترمیم تیم به عهده او افتاده است!
استقلال با موسیمانه در دو بازی گذشته دو شکست دیگر را هم متحمل شد و این به این معناست که با تمام مربیان تنها و تنها شکست خورده است و باید علت کار را در جای دیگری جستجو کرد. وقتی حتی با آمدن سرمربی خارجی (هر چند بسیاری میگویند که باید به سرمربی خارجی حداقل شش الی هفت هفته فرصت داد تا به شناخت تیم و پیاده کردن تفکراتش زمان داد) هم این تیم دست از شکست برنمی دارد و برایش بازی خارج از خانه با بازی خانگی، بازی آسیایی و بازی با تیم بالای جدول با تیم پایین جدول تفاوتی ندارد، باید اشکال کار را در جای دیگری دید.
هواداران این تیم به این امید دست از گزینههای داخلی برداشتند و چشم به گزینه خارجی دوختند که بتواند چنین تیم ناامید شده و ناکام و شکست خورده را به سر و سامانی برسد. فعلا از ترس و فرضیه بعدی هواداران در مورد آینده تیم صحبت نکنیم.
بنشینیم و ببینیم این استقلال بازیهای آینده خود را چطور ادامه میدهد و آیا میتواند از این اوضاع و شرایط سخت و بحرانی و ناامید کننده خارج شود یا خیر؟