قضاوت در جامعه به عهده چه کسی است؟

قضاوت در جامعه به عهده چه کسی است؟

در عهدنامه مالک اشتر آمده:برای قضاوت میان مردم کسی را انتخاب کن که او را از همه بر‌تر می‌دانی، کسی که موجب دشواری کار‌ها نشود و رفتار خصمان او را به لجاجت نکشاند، و بر اشتباه خود پای نفشارد، و آن‌گاه که حق را شناخت در بازگشت به آن بخل نورزد.

یکی از مهم ترین شئون حکومت اسلامی، برپاداشتن حق و احقاق حقوقِ صاحبان حق می باشد که مستلزم وجود دستگاه قضایی مستقل، مقتدر و عدالت محور است. بر همین اساس، امام خمینی رحمه الله قوه قضائیه را حساس ترین مکان نظام دانسته، آن را پناهگاه ستمدیدگان می دانند و تضعیف آن را برخلاف موازین اسلامی برشمرده اند.

مبنای قضاوت و حکم:

یکی از اصول قضایی اسلام آن است که قضاوت روا نیست، مگر بر اساس کتاب خدا و سنت پیامبر و ائمه معصوم و اجتهاد امام مسلمین یا فقها و هیچ حکمی جز این، صحیح نیست. امام علی(ع) این مبنا را در احادیث متعددی توضیح داده است، در عهدنامه معروف مالک اشتر می‌فرماید: به قاضیان شهر‌ها بنویس، هر حکمی را که در حقوق آن اختلاف دارند نزد تو بفرستند، سپس این حکم‌ها را بررسی کن، هر کدام موافق کتاب خدا و سنت پیامبر و سخن امام تو بود، آن را امضا و ایشان را بر آن وادار کن. و در حکمی که بر تو مشتبه باشد، فقها را نزد خود فراخوان تا در آن حکم با هم مناظره کنند، سپس حکمی را که مورد اجماع فقهای مسلمین درحضور تو قرار گرفت، امضا کن. هر امری که مردم در آن اختلاف کنند به حکم امام بازگردانده می‌شود و بر امام است که با استعانت از خدا در اقامه حدود و واداشتن مردم به فرمان خدا بکوشد.

سرعت در اجرای عدالت:

سهولت قضاوت و سرعت اجرا و حذف تشریفاتی که موجب فوت وقت و از دست رفتن فرصت و ضرر اطراف دعوا و بی‌اثر شدن قضاوت و اجرای حدود در جامعه می‌شود، یکی از مهم‌ترین اصول قضاوت نزد امام(ع) است. این اصل، هم در قضاوتهای آن حضرت آشکار است و هم در فرمان‌ها و سخنان خود با تاکید می‌فرمود: در اجرای حدود هیچ مهلتی روا نیست. همواره قضات را فرمان می‌داد که در ستاندن حقوق مردم از کسانی که امروز و فردا می‌کنند و حقوق دیگران را به تاخیر می‌اندازند، شتاب کنند.

نمونه‌ ای از قضاوت امیرالمومنین و ویژگی‌های آن:

حضرت امیرمؤمنان على(ع) هیچگاه بدون تحقیق قضاوت نمى‏کردند، و حتى پس از تحقیق فوراً رأى خود را اظهار نمى‏داشتند، بلکه تا حدود امکان اظهار نظر را به تأخیر مى ‏انداختند و به سبب تأخیر در اظهارنظر، یا متهم از مجازات نجات مى‏یافت، یا اینکه بی گناهیش به اثبات مى‏رسید، اینجا بد نیست به یکداستان از صد‌ها قضاوت عادلانه امیرالمؤمنین(ع) اشاره کنیم.

زنى به خدمت آن حضرت شرفیاب شد و از شوهر خود شکایت کرد و گفت: شوهرم بدون اجازه من با کنیزم زنا کرده، و حال داد مرا از او بخواهید. حضرت به آن زن فرمود: ما در این باره تحقیق مى‏ کنیم، اگر تو راست گفته‏ اى بر شوهرت حد جارى مى‏ کنیم، و اگر ثابت شد که تو دروغ گفته و به شوهرت تهمت زده‏ اى، تو را تأدیب خواهیم کرد، سپس امام از جاى خود برخواسته و مشغول اداى نماز شد و زن را آزاد گذاشت. آن زن نه ریختن آبروى شوهر خود در ملأ عام، و نه اجراى حد بر خود را مى‏ خواست، از کار خود پشیمان شده فرصت را غنیمت شمرد و از محضر آن حضرت فرار کرد. با وجودى که حضرت على(ع) می توانست او را فوراً بازداشت و شوهرش را احضار کند و یکى از آن دو را تازیانه بزند ولى امام با مردم مدارا می کرد…

منبع: فرهنگ نیوز

اولین دیدگاه را بنویسید

خبرهای ویژه