فریدون مجلسی، دیپلمات پیشین و کارشناس مسائل بینالملل در گفت وگویی با اشاره به همراهی و همکاری ترامپ با نتانیاهو در حمله به ایران گفت: تردیدی نیست که ترامپ و نتانیاهو کاملا با یکدیگر هماهنگ بودهاند. من همواره گفتهام که اگر کشوری مانند ایران بخواهد حساب اسرائیل را از آمریکا جدا کند و سیاستی مستقل در برابر آنها اتخاذ کند، دچار اشتباه بزرگی خواهد شد. این دو در عمل یکی هستند، بهویژه در دوره ریاستجمهوری فردی مانند ترامپ که بیشترین شباهت را به نتانیاهو دارد. حتی در دورههایی که دموکراتهایی مانند اوباما یا بایدن بر سر کار بودهاند، باز هم وضعیت چندان متفاوت نبوده است.
واقعیت این است که در ایران از حدود ۴۶ یا ۴۷ سال پیش، شعارهایی مانند «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسرائیل» سر داده شد و در ماجرای اشغال سفارت آمریکا این شعارها به مرحله عملیاتی رسید. با اشغال سفارت آمریکا، تنش وارد مرحلهای جدی شد و به دنبال آن، حمله عراق به ایران آغاز شد. صدام حسین، ایران را در موقعیتی دید که حمایت جهانی ندارد و با تشویق برخی قدرتها، جنگی ویرانگر را آغاز کرد.
آن جنگ، با وجود دفاع جانانه ملت ایران، آسیبهای فراوانی به کشور وارد کرد و مانع مسیر توسعه شد. انتظار میرفت که ایران از آن تجربه، درسی بزرگ بگیرد: اینکه هر برنامه دفاعی و نظامی باید بر اقتصادی قوی استوار باشد. کشوری مانند ترکیه، عربستان، امارات و حتی عراق، با تقویت زیرساختهای اقتصادی خود، به قدرت بازدارندهای رسیدند که آنها را از تهدیدهای نظامی تا حد زیادی مصون کرده است. در مقابل، ایران همواره در وضعیت بحرانی، استثنائی و جنگی قرار داشته است. بزرگترین عامل بازدارنده در دنیای امروز، قدرت اقتصادی است؛ چراکه قدرت اقتصادی، توان نظامی، سیاسی و اجتماعی را نیز به دنبال خود میآورد.
وی درباره احتمالات پس از آتش بس میان ایران و اسرائیل نیز گفت: امروز ما با چالشی جدی مواجهایم. هرچند در این درگیری ایران نیز متحمل آسیبهایی شده، اما اسرائیل نیز ضربههایی روانی و فیزیکی دیده است. برای جامعهای که خود را در پناه دولتش ایمن از هرگونه حمله میدانست، اصابت موشکها و تخریبها، ضربهای شدید و شوکهکننده بود. در ایران این تجاوز، خشم همگانی را برانگیخت. ما بههرحال به یک آتشبس رسیدهایم. بهنظر من این آتشبس تا حد زیادی محترمانه بوده است. یعنی همانطورکه ایران از آسیب بیشتر مصون ماند، طرف مقابل نیز برای جلوگیری از آسیب به خود به تفاهم تن داد. تنها امید من این است که اهمیت این موضوع درک شود و وارد چرخه انتقامگیری متقابل نشویم؛ چراکه هر انتقامی، انتقامی دیگر را به دنبال خواهد داشت.
مجلسی در گفت وگو با شرق همچنین هشدار داد: طرف مقابل نیز باید بداند که ایران، با جمعیت فراوان و وسعت سرزمینیاش، کشوری نیست که بتوان با آن بیپایان شوخی کرد. ما الزاما نباید صلح رسمی با اسرائیل داشته باشیم؛ اما دستکم میتوانیم وارد مرحله ترک مخاصمه شویم، تجاوزات را محکوم کنیم و با همسایگانی که مورد آسیب قرار گرفتهاند همدردی خود را نشان دهیم.
جنگ، هزینهبر و ویرانگر است و تولیدی نیز در پی ندارد. نظامیان معمولا فقط به جنبه قدرت و تخریب فکر میکنند و کمتر به این اشاره دارند که اگر جنگی درگیرد، ما نیز آسیب خواهیم دید.
امروز ایران کشوری است که زیرساختهایی توسعهیافته دارد و ازاینرو آسیبپذیرتر از بسیاری از کشورهایی است که به آن مرحله نرسیدهاند. ما به برق، گاز، بنزین، حملونقل، صنایع، سرمایش و گرمایش وابستهایم.
اسرائیل و آمریکا، چه با نتانیاهو و ترامپ و چه بدون آنها، از یکدیگر جدا نیستند. ما فقط حدود یک درصد جمعیت جهان و یک درصد از سرزمینهای دنیا را در اختیار داریم و تولید ناخالص ملیمان نیز کمتر از نیمدرصد اقتصاد جهانی است. کشوری با چنین سهمی از اقتصاد جهانی، نباید خود را در مسیری قرار دهد که تقابل مستقیم ایالات متحده که بهتنهایی حدود یکچهارم اقتصاد، ثروت و تولید جهانی و نیز بزرگترین و پیشرفتهترین ارتش دنیا را در اختیار دارد، به عنوان راهبرد سیاسی تلقی شود. جبران آنچه بر ما گذشته، فقط از مسیر توسعه اقتصادی، صنعتی و علمی ممکن است. ما در حال حاضر یکی از ثروتمندترین منابع طبیعی جهان را در اختیار داریم؛ بهگونهای که حداقل پنج درصد از منابع طبیعی جهان در سرزمینی جای گرفته که فقط یک درصد از جمعیت جهان را دارد.
وی همچنین درباره رفتار احتمالی ترامپ و نتانیاهو پس از سفر اخیر نتانیاهو به آمریکا گفت: بههرحال، این دو نفر آدمهای عادی نیستند. ما دیدهایم که نتانیاهو و ترامپ چگونه در دورههای پیشین، نزدیکترین افراد به خود را با کوچکترین بهانهای فراری داده یا کنار گذاشتهاند. مشخص نیست فردا بین این دو چه خواهد گذشت اما آنچه مسلم است، به نفع ماست که خود را از این تبلیغات و جنجالها دور نگه داریم.
نباید کاری کنیم که دیگران از ما احساس خطر کنند، چون همین احساس خطر ما را خطرناک جلوه خواهد داد. ما باید با متانت، حداکثر امتیازاتی را که میتوانیم به دست آوریم. در ایران، از نظر حیثیت ملی، تمایل به حفظ غنیسازی در حد سوخت نیروگاهی وجود دارد؛ همانطور که در سخنرانیهای اخیر نیز به آن اشاره شده است. اما طرف مقابل حاضر نیست بهسادگی این حق را به ما واگذار کند. یکی از راهحلها ایجاد کنسرسیومی از کشورهای پیرامونی ماست. کشورهایی مانند عربستان، امارات، ترکیه یا حتی مصر که همه به دنبال استفاده از انرژی هستهای هستند، میتوانند مشارکت کنند. این مشارکت میتواند به شکل مدیریت مشترک منطقهای انجام شود. این راهحل کمک میکند که ما ضمن حفظ توانایی غنیسازی، سرنوشت خود را به کشورهای منطقه گره بزنیم و از آن ابزاری برای گسترش همکاریهای آینده بسازیم.