بهزاد قاسمی؛ سایبرتروریسم نزدیک‌تر از پیش به آحاد جامعه

بهزاد قاسمی؛ سایبرتروریسم نزدیک‌تر از پیش به آحاد جامعه

بهزاد قاسمی، کنشگر و کارشناس امنیت سایبری به بررسی سایبرتروریسم و ضریب نفوذ این پدیده سایبری در دهه اخیر پرداخته که در ادمه به آن خواهیم پرداخت.

استفاده از بستر فضای سایبری (وب و اینترنت) در مسیر اعمال خشونت‌آمیز، وحشت‌آفرین که منجر به رسیدن سایبرتروریست‌ها به اهداف خود می‌شود تعبیری از سایبرتروریسم است. رخدادی که به گفته‌ی بهزاد قاسمی، پیش‌تر توسط سازمان‌ها و کشورها به صورت سازمان یافته حادث می‌شد اما، اکنون افراد، برندهای تجاری و گروه‌های مختلفی دانسته و گاها ناخواسته باعث ایجاد یک سایبرتروریسم می‌شوند. به طوری که گاه خود گرداننده‌ی آن بوده و دچار بازی‌انگاری‌های رسانه‌ها (گیمیفیکیشن) شده و در راستای اهداف آن‌ها اقدام به پیش‌برد چرخه‌ی سایبرتروریسم می‌کنند.
[1] 2] تروریسم سایبری

بهزاد قاسمی معتقد است که، فارغ از مقوله‌ی بازی با کلمات، اگر به ترمینولوژی واژه‌ی سایبر تروریسم از ابعاد گوناگون بپردازیم، برای سهل‌الفهم کردن و درک هرچه بهتر این موضوع، می‌توان آن را به ترور افراد تشبیه کرد. ترور‌هایی که گاهی منجر به مرگ می‌شوند و گاهی نافرجام باقی می‌مانند. تمامی ترورها یک وجه مشترک دارند و آن منهدم کردن هدف و قربانی است. حال با گذر از دالان پر پیچ و خم دنیای تکنولوژی، سبک جدید این مدل حملات از دنیای واقعی و فیزکی پا به دنیای مجازی و سایبری گذاشته و ماحصل این چرخه، قتل‌های سازمان یافته‌ی معمایی در قالب بازی‌های اینترنتی، خودکشی‌های مهندسی شده تحت اذیت و آزار‌های سایبری (سایبر بولی) و ایجاد آشوب‌های خیابانی با استفاده از اخبار جعلی گسترده (فیک نیوز) بوده که برای کوتاه‌تر کردن مطلب صرفا به این چند مورد بسنده می‌کنیم ولو چه بسیار هستند شاخه‌ها و زیر شاخه‌های تروریسم سایبری یا همان سایبرتروریسم.

بهزاد قاسمی؛ سایبرتروریسم نزدیک‌تر از پیش به آحاد جامعه

نحوه پیداش و علت حادث شدن سایبرتروریسم

طبق تعریف دانشکده نظامی مونتری کالیفرنیا، سایبرتروریسم از سال 1990 به صورت سازمان یافته در سه سطح در حال وقوع است اما چرا د دهه‌ی گذشته شاهد رشد چشمگیر این پدیده در سطوح مختلف هستیم؟

قاسمی در بخشی دیگر علت همه گیری این مدل جریانات مسموم و مهندسی شده سایبری را تفکیک و این گونه تعریف کرده است:
ضریب نفوذ واسطه‌های رسانه‌ای نظیر: فیسبوک، توییتر، اینستاگرام و … که بی محابا این امکان را فراهم کرده تا به صورت خرد یا کلان افراد و سازمان‌ها بتوانند اخبار جعلی و مهندسی شده را نشر و در مقیاس بزرگ‌تر از پیش، باز نشر کنند، یکی از مهم‌ترین علت بالارفتن تعداد ترورهای سایبری است. اگر با مثال به سمت مسئله برویم؛ فرض کنید فردی از آقای الف به حق یا ناحق ناراحت و ناراضی است، این فرد با داشتن اندک اطلاعاتی از آقای الف در یکی از همین پلتفرم‌های واسط رسانه‌ای، با ساخت اکانتی جعلی و با در آمیختن دروغ و اندکی حقیقت اقدام به انتشار اخباری در رابطه با آقای الف می‌کند، اخبار بدون داشتن فیلتر(متر و معیار سنجش خبر) شروع به باز نشر شدن توسط سایر کاربران که احساسی و سطحی به یک خبر واکنش نشان می‌دهند، می‌کند و در نهایت آقای الف مورد هجمه‌ای قرار می‌گیرد که خود از آن بی خبر است. شاید ساده به نظر بیاید، اما اگر همین فرمول را در فرمت کلان پیاده سازی کنیم، در این مدل جریان سازی‌های رسانه‌ای شاهد همسو شدن بی اطلاع جنبش های سایبری با این جریانات مهندسی شده خواهیم بود. به طور مثال شورش‌های صورت گرفته در سطح شهر و کشورهای مختلف را اگر مورد ارزیابی قراردهیم، منبع و جرقه‌ی اولیه اکثر آن‌ها اخبار و اعلامیه‌های اینترنتی بوده اند.

ترور سایبری برندها

احتمالا اگر صاحب برندی باشید شاید به شخصه مورد هجمه تروریست‌های سایبری قرار گرفته باشید و شاید هم ناظر تخریب شدن به ناحق برندی در بازار خود بوده باشید. همانطور که اشاره شد سایبرتروریسم دیگر مختص به سازمان‌ها و یا کشورها نیست، در دسترس بودن سکوهای واسط رسانه‌ای ابزاری جهت تخریب‌های سایبری است که می‌توان با آن ارزش یک برند و نام تجاری را یک شبه زیر تیغ آزار سایبری (سایبر بولی) کشید. که کم شاهد آن در کشور خودمان نبوده‌ایم. برخی از رقبای تجاری در بازارهای مختلف، از همین ساز و کار برای تخریب رقبای خود استفاده می‌کنند.

اما راهکار چیست؟
بهزاد قاسمی راهکار مقابله و مبارزه با این مدل تهدادت سایبری به این شکل بیان می‌کند:
سایبر بولی‌ها و سایبرتروریسم‌ها را نمی‌توان با ابزار آلات سایبری، ضد ویروس‌ها و دیوار آتش (فایروال) مهار کرد، بلکه باید ابتداعا مولفه‌های بهداشت سایبری را چه به صورت فردی (اگر فردی هستیم که در اجتماع سایبری فعالیت داریم) و چه در لایه‌های سازمانی و تجاری آموزش داده و رعایت کنیم. مولفه‌هایی که همانطور برای در امان ماندن از گزند ویروس کرونا آداب بهداشتی رعایت می‌کردیم، متناسب با فضای سایبری، شیوه‌نامه‌های امنیتی سایبری را نیز باید باتوجه به فرهنگ فردی و سازمانی، تدوین، تدریس و رعایت کنیم. مقابله و ایمن سازی‌ای صحیح است که توان مقابله با این مدل تهدیدات سایبری را در لایه‌های ابتداعی و اولیه دارا باشد و برای رسیدن به این مهم، هر مجموعه متناسب با فرهنگ سازمان، مشتریان خود و شرایط بازار باید اقدام به ترسیم سپر دفاعی اختصاصی با تروریسم سایبری کند و نمی‌توان یک نسخه‌ی کلیشه‌ای را برای افراد و سازمان های مختلف تجویز کرد.

فرهنگ و سواد رسانه‌ای، لازمه مقابله با سایبرتروریسم

هرچند در سالیان اخیر، برخی خبرگزاری‌ها خود با انتشار اخبار ضد و نقیض، مسائلی را به زیر ذره‌بین برده و بزرگنمایی کرده اند که منبع خبر به یک تویت ختم می‌شده و همان خبر آتش به خرمن جوامع گوناگون آوده است، اما نحوه تشخیص اخبار و جریان‌های رسانه‌ای مهم‌ترین بخش هر جریان مهندسی شده در نظر گرفته می‌شود. اگر در همان لایه‌های ابتداعی یک جریان، صحیح یا نادرست بودن آن توسط خود کاربران، با دانش فردی خودشان مورد ارزیابی قرار گیرد، بدون شک خود افراد می‌توانند منقطع کننده یک سایبرتروریسم باشند فلذا این امر، امر مهمیست که باید در صدر آموزش‌های سازمانی و فردی در یک جامعه لحاظ شود. جوامعی که فضای مجازی سالم‌تر و آرام‌تری را دارند، بجای ممانت از حضور تکنولوژی، اصول و استانداردی را تدوین و تدریس کرده‌اند که تا کاربران آن جامعه مجازی خود اقدام به سنجش محتوای مورد استفاده خود کرده و بی دلیل متن، تصویر و یا صوتی را باز نشر نکنند. با پیدایش هوش‌های مصنوعی عمومی که در دسترس همگان است، هر فردی به راحتی قادر به تولید محتوای جعلی سایر افراد خواهد بود، و در آینده نچندان دور شاهد رفتارهای هنجار شکنانه‌ی سایبری خواهیم بود که از طرف افرادی که تنها خصومت شخصی با فرد دیگری دارند رخ می‌دهد نه تشکیلات سازمان یافته و نه فقط در سه سطح.

اولین دیدگاه را بنویسید

خبرهای ویژه