اختلافِ ظاهریِ آیات درباره آفرینش آسمان و زمین، با دقت در معنای «ثمّ» و «دحو»، به تصویری روشن و منسجم از مراحل آفرینش تبدیل میشود.
پرسش درباره تقدم آفرینش آسمان یا زمین در قرآن با توجه به معنا و تفسیر واژههای کلیدی، روشن میکند که آیات چگونه هماهنگ و قابل فهم هستند
پرسش: آیا قرآن آفرینشِ آسمان را مقدم میداند یا زمین؟ با توجه به آیه ۲۹ سوره بقره «ثُمَّ اسْتَوی إِلَی السَّماءِ» و آیه ۳۰ سوره نازعات «وَالأرْضَ بَعْدَ ذلِکَ دَحاها»، این تفاوت در ترتیب آفرینش چگونه تبیین میشود؟
پاسخ: پیش از آنکه سراغ اصل پاسخ برویم، خوب است دو نکته را روشن کنیم؛ نکاتی که اگر به آن توجه نشود، آیات مربوط به آفرینش آسمان و زمین، در نگاه اول متعارض بهنظر میرسند.
کلیدِ تعارضِ ظاهری، دو واژه «ثمّ» و «دحو» است.
«ثمّ» در فارسی معمولاً به معنای «سپس» است و به ترتیب زمانی اشاره دارد؛ ازاینرو ظاهر آیه «ثُمَّ اسْتَوی إِلَی السَّماءِ» این است که آفرینش آسمان پس از زمین بوده است.
در مقابل، «دحو» را گاهی به «خلق» ترجمه کردهاند؛ حال آنکه معنای دقیق آن «گستردن و آمادهسازی» است، نه خلقت ابتدایی. همین سوءبرداشت، منشأ بسیاری از برداشتهای نادرست شده است.
برخی مفسران اساساً بحثِ تقدم و تأخر را بیمعنا میدانند.
بهگفته سید قطب در «فی ظلال القرآن»، ترتیب زمانی در آفرینش، اصطلاحی بشری است که درباره افعال الهی کاربرد حقیقی ندارد و اینگونه مباحث بیشتر متأثر از فلسفه یونان و الهیات یهود و مسیحیت است.
با این حال، چون خدا با زبان مردم و برای فهم آنها سخن گفته، فهم عرفیِ الفاظ ملاک است و نمیتوان این بحث را کاملاً کنار گذاشت.
آیا آفرینش آسمان و زمین در قرآن تعارض دارد؟
ظاهر آیه ۲۹ بقره «ثُمَّ اسْتَوی إِلَی السَّماءِ» این است که آفرینش آسمان بعد از زمین است؛
اما آیه ۳۰ نازعات میگوید: «وَالأرْضَ بَعْدَ ذلِکَ دَحاها»؛ یعنی «زمین را بعد از آن گسترش داد»، و اینبار ظاهر آیه زمین را پس از آسمان قرار میدهد.
این تفاوت چگونه حل میشود؟ مفسران دو توضیح دقیق و قابل جمع ارائه کردهاند:
«دحو» به معنای خلق نیست؛ پس ترتیب کاملاً قابل جمع است
اگر «دحو» را به معنای «گستردن و آمادهکردن» بدانیم، آیات ناظر به سه مرحلهاند:
الف. خلقت اولیه زمین
ب. آفرینش آسمانها
ج. گسترش و آمادهسازی زمین پس از آفرینش آسمان
در روایات نیز آمده که عمرو بن عبید و حسن بصری تصریح کردهاند:
«دَحاها» فقط به معنای گستردن زمین است، نه ایجاد آن.
بر این اساس، هیچ تعارضی نیست: زمین ابتدا آفریده شد، سپس آسمانها، و پس از آن زمین برای زیست انسان گسترده و ساماندهی شد.
«ثمّ» همیشه به معنای «پس از آن در زمان» نیست
در زبان عربی، «ثمّ» گاهی صرفاً برای شمردن نعمتها، انتقال در بیان، یا ذکر مراحل مختلف بهکار میرود؛ بدون اینکه ترتیب زمانی را برساند.
مرحوم طبرسی در مجمعالبیان میگوید: «ثمّ» در برخی موارد تنها نشانه انتقال در روایت است.
مثل اینکه کسی بگوید:
«به تو غذا دادم، سپس لباس دادم، سپس بخشیدم…»
در حالی که این کارها را دقیقاً به همین ترتیب انجام نداده است؛ زیرا هدف او بیان نعمتهاست، نه گزارش زمانبندی.
با این نگاه، «ثُمَّ اسْتَوی إِلَی السَّماءِ» نیز میتواند فقط ترتیب در بیان باشد، نه در وقوع.
جمعبندی:
با کنار هم گذاشتن این نکات، تصویر روشن میشود:
قرآن هیچ تعارضی در بیان آفرینش ندارد.
زمین نخست آفریده شد، آسمانها پس از آن سامان یافتند، و سپس زمین گسترش یافت و برای زندگی انسان آماده شد.
این هماهنگی نشان میدهد که تفاوت ظاهری آیات، نه نشانه دو روایت متفاوت، بلکه حاصل تفاوت در تعبیر و مرحلهبندیِ آفرینش است؛ و با دقت در واژهها، تصویر کامل و یکپارچه آشکار میشود.











































