تنش‌های خاورمیانه در سال ۲۰۲۶/ قابلیت‌های موشکی تهران در مرکز توجه

تنش‌های خاورمیانه در سال ۲۰۲۶/ قابلیت‌های موشکی تهران در مرکز توجه

مسئله برنامه هسته‌ای ایران به طور گسترده از مرکز بحث‌های نو محافظه‌کاران اسرائیل و آمریکا برای حمله به ایران خارج شده و توجهات تقریبا به طور کامل به قابلیت‌های موشکی تهران معطوف شده است.

با نزدیک شدن به سال جدید میلادی، طیف وسیعی از روندهای ژئوپلیتیکی و امنیتی نیازمند توجه دقیق هستند. از احتمال از سرگیری درگیری اسرائیل و ایران گرفته تا تحولات در نقاط حساس متعدد، مجموعه‌ای از متغیرهای حل‌نشده، مسیر خاورمیانه را در سال ۲۰۲۶ شکل خواهند داد.

اسرائیل و ایران: آتش‌بس شکننده
به نوشته جورجیو کافیرو، تحلیل‌گر مسائل منطقه‌ای، در العربیه الجدید، یک روند کلیدی در سال ۲۰۲۶ به آتش‌بس اسرائیل و ایران با میانجی‌گری آمریکا مربوط می‌شود که باعث پایان یافتن جنگ در ژوئن ۲۰۲۵ شد. در حالی‌که این آتش‌بس طی شش ماه گذشته به طور گسترده پایدار باقی مانده است، نگرانی‌هایی وجود دارد که مبنی بر اینکه آتش‌بس در ماه‌های پیش‌رو از بین خواهد رفت. بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، قرار است در تاریخ ۲۹ دسامبر (۸ دی) در فلوریدا با دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا، دیدار داشته باشد و گفته می‌شود و تلاش دارد در طول این دیدار، بر ادامه حملات بر ایران فشار تأکید کند.

مسئله برنامه هسته‌ای ایران به طور گسترده از مرکز بحث‌های نو محافظه‌کاران اسرائیل و آمریکا برای حمله به ایران خارج شده و توجهات تقریبا به طور کامل به قابلیت‌های موشکی تهران معطوف شده است. در تاریخ ۲۰ دسامبر، رئیس ستاد ارتش اسرائیل به رئیس فرماندهی مرکزی آمریکا اعلام کرد که اسرائیل نسبت به رزمایش موشکی اخیر ایران عمیقا نگران است و مدعی شد که این مانور می‌تواند پوشش برای یک حمله غافل‌گیرانه باشد.


دکتر حسین ایبیش، محقق ارشد مقیم در موسسه کشورهای عربی خلیج فارس، با توصیف این آتش‌بس به عنوان «فوق‌العاده ضعیف»، به العربیه الجدید گفت: «اسرائیلی‌ها بی‌صبرانه منتظر از سرگیری درگیری با ایران هستند و ممکن است خیلی زود، شاید در نیمه اول سال ۲۰۲۶، برای انجام این کار تلاش کنند.»

دکتر توماس جونو، استاد دانشکده تحصیلات تکمیلی امور عمومی و بین‌المللی دانشگاه اتاوا، ادعا کرد که کابینه نتانیاهو در سال ۲۰۲۶ تحت فشارهای داخلی برای بهره‌برداری از این فرصت برای حملات جدید علیه ایران پس از جنگ ۱۲ روزه خواهد بود. سوال اساسی این است که آیا کاخ سفید به تلاش نتانیاهو برای شعله‌ور کردن مجدد درگیری تن خواهد داد یا خیر. با این حال، همانطور که دکتر جونو می‌گوید، رفتار بسیار غیرقابل پیش‌بینی ترامپ باعث شده است برآورد اینکه آیا او مواضع اسرائیل درباره ایران را مهار خواهد کرد یا از آن‌ها حمایت به عمل خواهد آورد، بسیار دشوار باشد.

دکتر گوخان ارلی، هماهنگ‌کننده مطالعات خلیج فارس در ORSAM (یک اندیشکده مستقر در آنکارا)، بر نقش حیاتی واشنگتن در برقراری آتش‌بس بین اسرائیل و ایران که حداقل جنگ ۱۲ روزه را متوقف کرد، تأکید کرد. با این حال، او همچنین تأکید کرد که چگونه محرک‌های اساسی خصومت بین اسرائیل و ایران همچنان پابرجا هستند که باید ناظران را نسبت به از سرگیری درگیری در سال آینده نگران کند.

او به العربیه الجدید گفت: «اگرچه آتش‌بس پس از شش تا هفت ماه ادامه دارد، اما علل ریشه‌ای تنش اسرائیل و ایران به اندازه کافی ساده به نظر نمی‌رسد که با مداخله نظامی و سیاسی ایالات متحده حل شود»؛ بنابراین، می‌توان استدلال کرد که آتش‌بس ایالات متحده این درگیری را متوقف کرده، اما آن را به طور کامل حل نکرده است و این درگیری از نظر اقتصادی، سیاسی و شاید نظامی در طول ۲۰۲۶ ادامه خواهد یافت.

غزه: ​​آتش‌بس شکننده و عدم قطعیت مداوم
بسیار بعید است که در سال ۲۰۲۶ فلسطینی‌ها به یک کشور مستقل و عاری از اشغال اسرائیل دست یابند. با این حال، سوال اصلی برای سال پیش‌رو این است که آیا ابتکار صلح ترامپ در حالی که آتش‌بس اکتبر ۲۰۲۵ پابرجاست – هرچند به طور ضعیف، در میان نقض‌های مداوم اسرائیل – پیشرفت خواهد کرد یا اینکه آتش‌بس کاملا فرو می‌پاشد و جای خود را به از سرگیری عملیات نظامی نسل‌کشی همه‌جانبه اسرائیل علیه این منطقه می‌دهد.

با توجه به سابقه اسرائیل در تضعیف آتش‌بس و دیپلماسی، همانطور که در غزه در مارس ۲۰۲۵ مشاهده شد، دلایل زیادی وجود دارد که انتظار داشته باشیم عملیات نظامی در صورت دریافت تأیید واشنگتن از سر گرفته شود. از زمان اجرای آتش‌بس غزه در ۱۰ اکتبر، گزارش شده است که نیروهای اسرائیلی بیش از ۷۳۰ مورد نقض آتش‌بس، از جمله حملات هوایی و توپخانه‌ای و همچنین تیراندازی مستقیم داشته‌اند که منجر به جان باختن بیش از ۴۰۰ فلسطینی شده است.

دکتر جونو گفت که او درباره وضعیت کلی غزه «بسیار بدبین» است. او به خبرگزاری العربیه الجدید اعلام کرد: «اسرائیل هیچ تمایلی به عقب‌نشینی بیشتر نشان نمی‌دهد، بعید است حماس خلع سلاح شود و سایر ارکان طرح صلح ترامپ، به ویژه نیروی بین‌المللی ایجاد ثبات، بعید است که به ثمر برسند.»

چالش سوریه پس از اسد
در اوایل سال ۲۰۲۶، ثبات سوریه به توانایی احمد الشرع رئیس‌جمهوری این کشور، در حفظ یک کشور متحد با وجود تهدیدات ناشی از تجاوز اسرائیل، ظهور مجدد داعش و تنش‌های فرقه‌ای داخلی بستگی دارد. دکتر حسین ایبیش خاطرنشان می‌کند که اگرچه پیشرفت دولت جدید اندک است، اما تا حد زیادی «اطمینان‌بخش» بوده است.

نکته مهم این است که بازیگران منطقه‌ای مانند شورای همکاری خلیج فارس و ترکیه برای جلوگیری از فروپاشی دولت سوریه، از رقابت‌های قدیمی عبور کرده‌اند و به ویژه دولت ترامپ را متقاعد کرده‌اند که تحریم‌ها علیه منافع اسرائیل را لغو کند. با وجود برنامه‌های اولیه برای خروج، ایالات متحده احتمالا پس از حملات اخیر داعش، حضور نظامی خود را حفظ خواهد کرد. از محرک‌های کلیدی سوریه برای سال ۲۰۲۶ می‌توان به موفقیت عربستان سعودی در تغییر سیاست ایالات متحده به سمت تعامل با دولت سوریه اشاره کرد. همچنین همکاری مداوم بین آنکارا و ریاض برای بازسازی سوریه حیاتی است.

دکتر ایبیش به العربیه الجدید گفت: «پیروزی عربستان بر اسرائیل در متقاعد کردن ایالات متحده برای پذیرش سوریه جدید، یک پیروزی قابل توجه دیپلماسی عرب بود. اما دولت ترامپ به دنبال خارج کردن نیروهای آمریکایی از این کشور بود. حمله داعش که منجر به کشته شدن آمریکایی‌ها در سوریه شد، ممکن است این روند را معکوس کند و از بسیاری جهات، سیاست دونالد ترامپ در سوریه چشمگیرترین سیاست خارجی اوست که مطمئنا توسط یک دموکرات اتخاذ نمی‌شد.

او افزود: «بنابراین، من فکر می‌کنم ترامپ احتمالا نیروهای آمریکایی را در سوریه نگه خواهد داشت و با توجه به توافق بالقوه ترکیه و عربستان سعودی برای بازسازی یک سوریه متمرکز، چشم‌انداز سوریه کاملا مناسب است.»

رقابت امارات و عربستان: خطرات زیاد در سودان و یمن
انتظار می‌رود در سال ۲۰۲۶، رقابت بین امارات و عربستان سعودی برای رهبری منطقه‌ای تشدید شود. این دو قدرت از طرف‌های مخالف در جنگ داخلی سودان حمایت می‌کنند. امارات متحده عربی از نیروهای پشتیبانی سریع (RSF) برای تضمین یک سیاست خارجی مستقل در دریای سرخ و پیشبرد دستور کار ضد اخوان المسلمین حمایت می‌کند. در مقابل، عربستان سعودی از نیروهای مسلح سودان (SAF) حمایت می‌کند. ریاض یک ارتش ملی رسمی را برای ثبات مورد نیاز سرمایه‌گذاری‌های گردشگری چشم‌انداز ۲۰۳۰ خود در امتداد دریای سرخ ضروری می‌داند؛ نقشی که معتقد است RSF «غیرقابل پیش‌بینی» نمی‌تواند آن را ایفا کند.

در یمن، شورای انتقالی جنوب (STC) تحت حمایت امارات، قلمرو قابل توجهی را تصرف کرده و کشور را به سمت تقسیم به شمال و جنوب سوق داده است. این واقعیت، عربستان سعودی را در معرض خطر به حاشیه رانده شدن قرار می‌دهد و به طور بالقوه ریاض چاره‌ای جز پذیرش یک دولت متحد امارات در جنوب در حالی‌که حوثی‌ها شمال را کنترل می‌کنند، نخواهد داشت.

هم‌زمان با حرکت هر دو کشور به سمت سیاست‌های خارجی مستقل‌تر و قاطعانه‌تر، این عرصه‌های «نیابتی» شکاف عمیق‌تری را برجسته می‌کنند. توانایی دو قدرت خلیج فارس در مدیریت این منافع واگرا در سال ۲۰۲۶ برای آینده وحدت شورای همکاری خلیج فارس و امنیت دریای سرخ حیاتی خواهد بود.

آنچه در ادامه می‌آید
با آغاز ۲۰۲۶، خاورمیانه با سالی روبه‌روست که کمتر با قطعیت و بیشتر با تعادل متزلزل جاه‌طلبی‌های رقیب، درگیری‌های حل نشده و اتحادهای شکننده تعریف می‌شود. آتش‌بس شکننده اسرائیل و ایران، ترس از شروع مجدد کمپین نسل‌کشی اسرائیل در غزه با سرعت کامل و چالش‌های پیش‌روی سوریه پس از اسد، تأکید می‌کنند که پویایی‌های منطقه‌ای چقدر سریع می‌توانند تغییر کند و پیامدهای آن در سراسر منطقه و فراتر از آن طنین‌انداز شود.

در عین حال، رقابت فزاینده بین عربستان سعودی و امارات متحده عربی در سودان و یمن نشان می‌دهد که چگونه رقابت درون شورای همکاری خلیج فارس می‌تواند چشم‌انداز سیاسی و استراتژیک منطقه، به ویژه در امتداد دریای سرخ و شاخ آفریقا را تغییر دهد. در این شرایط، قدرت‌های خارجی، از جمله ایالات متحده، بازیگران اروپایی و ترکیه، همچنان نقش محوری دارند، اما توانایی آن‌ها برای تثبیت نتایج به هیچ وجه تضمین‌شده نیست. در نهایت، سال ۲۰۲۶ برای آزمایش تاب‌آوری مشارکت‌های موجود، اثربخشی دیپلماسی و ظرفیت بازیگران منطقه‌ای برای عبور از یک محیط بی‌ثبات بدون درگیر شدن در درگیری بیشتر، آماده است.

اولین دیدگاه را بنویسید

خبرهای ویژه