وقتی میگوییم فوتبال ایران با همه جای دنیا تفاوت دارد بهترین مثال اتفاقی است که در دو هفته اخیر رخ داد!
فوتبال یک بازی جهانی است که در میان تمام ورزشهای دنیا کمترین تغییر در قوانین را طی یک صد سال گذشته داشته است. به عبارت بهتر آنقدر ثبات در قوانین فوتبال هست که با گذشته دههها و تغییر نسلها هم هر کسی میتواند به راحتی همه چیز را در این زمینه بداند و نیازی به بهروز شدن نیست.
در فرهنگ ما عادتی به نام ایرانیزه کردن داریم. ما همه پدیدههای جهانی را میگیریم و به روش خودمان بومی سازی میکنیم و البته که در این کار خیلی مواقع قوانین هم نادیده گرفته میشود. در مورد فوتبال هم این اتفاق افتاده و میبینیم که خیلی از قوانین رایج و پذیرفته شده در دنیا، در کشور ما اصلاً رعایت نمیشوند! جالبتر این است که وقتی رسانهها در مورد این گونه مسائل هشدار میدهند، باز به کسی برنمیخورد، آب از آب تکان نمیخورد، مسئولان همیشه حاضر در صحنه همیشه هستند و هیچکس ککش هم نمیگزد!
مثلاً یک قانون بسیار معروف و پذیرفته شده جهانی این است که مربیان و بازیکنانی که در یک مسابقه با کارت قرمز داور اخراج میشوند، حق حضور و کار در بازی بعدی تیم خود را ندارند. حتی به کرات دیده شده که داور به اشتباه بازیکن یا مربی را اخراج کرده است، اما کارت قرمز و جریمه پیامد آن به قوت خود باقیست، چون قانون است.
اما ببینید که در کشور ما چقدر راحت این قانون نادیده گرفته میشود. در بازی پرسپولیس مقابل گلگهر در سیرجان، مربی برزیلی قرمزها اخراج شد. طبق قانون او باید مقابل ملوان در ورزشگاه آزادی روی سکوها مینشست و هیچ ارتباطی با تیمش نمیداشت، اما همه فوتبال دوستان دیدند که او خیلی راحت با مترجم و دستیارانش به صورت فیزیکی در ارتباط است.
از آن جالبتر این است که طبق قانون مربیان اخراجی بین دو نیمه حق حضور در رختکن تیم خود را هم ندارند. در واقع اصول فوتبال دنیا میگوید یک مربی در طول مسابقه باید لب خط یا روی نیمکت باشد و بازی را زیر نظر میگیرد. مهمترین کار و تاثیر او قبل از مسابقه با آنالیز رقیب، کار در تمرینات و گوشزد نکات لازم به تیمش و انتخاب تاکتیک مناسب است و در جریان بازی، صحبتهای بین دو نیمه و تعویضهاست. اما در فوتبال ایران مربیان لب خط همه کار میکنند جز زیر نظر گرفتن بازی! در حقیقت آنها هیچ کاری به بازی ندارند و مدام به فکر تاثیرگذاری روی تماشاگران، نمایش نشان دادن تعصب خود به بینندگان تلویزیونی و از همه مهمتر رفتن روی مغز داور هستند!
اصلا مربیان ما فرصتی برای تمرکز روی مسابقه ندارند چرا که مدام باید حواس داور را پرت کنند و به جو ورزشگاه خط بدهند! از این زاویه شاید حتی اخراج مربیان به نفع خود آنها هم باشد، را که روی سکوها مجبور میشوند بازی را زیر نظر بگیرند و تمرکز لازم را داشته باشند. ولی زهی خیال باطل! چون اخراج در فوتبال ایران هیچ تاثیری در عملکرد مربیان ما ندارد. آنها خیلی راحت و با نادیده گرفتن قانون توسط ناظران مسابقه، در طول بازی با دستیاران خود روی نیمکت در ارتباطند و بین دو نیمه هم به رختکن میروند! یعنی تمام امکانی که در شرایط عادی دارند!
این اتفاق تنها محدود به پرسپولیس هم نیست و دیدیم که این هفته رقیب این تیم یعنی استقلال هم سرمربی خود را محروم و غایب لب خط داشت، اما داستان برای جواد نکونام هم مثل تمام مربیان تیمهای دیگر تکرار شد. او هم از بالای سکوها امکان ارتباط با تیمش را داشت و مهمتر اینکه بین دو نیمه خیلی راحت به رختکن رفت.
سوال اینجاست که اگر قرار باشد مربیان خیلی راحت تمام دسترسیهای خود در یک مسابقه را داشته باشند، پس دیگر معنای جریمه به خاطر کارت قرمز چیست؟ اینکه بیشتر حکم پاداش دارد، چرا که آنها یشتر از مواقع عادی میتوانند بازی را ببینند و روی آن تمرکز کنند.
در فوتبال ایران یک بام و دو هوا فقط محدود به این ماجرا نیست. در بازیهای داخلی مربیان خیلی راحت هر کار دلشان خواست با داوران میکنند، هر حرفی دوست دارند هرجا میزنند و هر وقت که دلشان بخواهد، در کنفرانسهای قبل یا بعد بازی غیبت میکنند یا هر کس را دوست دارند برای معروف شدن جای خود میفرستند.
اما همین مربیان وقتی به بازیهای بینالمللی میرسند، لام تا کام علیه داور صحبت نکرده و در طول بازی فقط از آنها تعظیم و تکریم میبینیم! در مصاحبهها و کنفرانسها همه قوانین را رعایت میکنند و خلاصه اینکه، چون میدانند در دنیا کسی با آنها شوخی ندارد و اگر جریمه شوند، تمام قوانین مو به مو در مورد آنها اعمال خواهد شد، دست از پا خطا نمیکنند.
واقعا چرا نباید در فوتبال داخلی قوانین بینالمللی اجرا شود؟ اگر یک بار برای همیشه قوانین را اجرایی کنیم، خیلی از مشکلات از ریشه حل خواهد شد.