اتفاقی که اخیراً در باشگاه استقلال افتاده دقیقاً همان درد کهنه فوتبال ماست…
حتما در جریان اتفاق تازه در استقلال هستید. تیمی که کانون داستان در روزهای اخیر بود. مدیر تازه وارد در تمرین روز جمعه در رختکن با بازیکنان و کادرفنی این تیم صحبت کرد که آنها پای یک نامه را بابت دریافت کردن تمام مطالباتشان امضا کنند. اعضای تیم با این موضوع مخالفت و اعلام کردند در فاصله ۵ هفته تا پایان مسابقات تنها نیمی از مطالبات این فصل را دریافت کردهاند و راضی به امضای این نامه نخواهند شد.
این درحالیست که با وجود اعلام تمامی مسئولان مبنی بر حل مشکل استقلال و پرسپولیس برای حضور در آسیا نامه تسویه حساب با بازیکنان و کادرفنی فعلی تیمها مهم است و مسئولان استقلال به همین دلیل به دنبال گرفتن امضا از بازیکنان در تعطیلات بودند. ظاهرا قرار است مسئولان باشگاه استقلال بابت مطالبات بازیکنان به آنها چک بدهند تا آنها را راضی به امضای نامه کنند. باید دید آیا استقلالیها امروز این مشکل را حل میکنند، چون امروز آخرین مهلت جمع آوری مدارک و ثبت آن در سامانه مربوطه است.
روزی که نام لیگ آزادگان به لیگ برتر حرفهای تغییر پیدا کرد، مرحوم حجازی جمله تاریخی گفت که تا همیشه در ذهن فوتبال دوستان باقی میماند. او گفت فقط شمارههای مان انگلیسی شده و این طعنهای بود برای پسوند حرفهای…
فوتبال حرفهای آداب و قوانین خود را دارد. یک شغل و یک تخصص است و هیچکس نمیتواند همینجوری از در وارد شده و مربی یا مدیر در فوتبال باشد. بازیکن داور هم که علاوه بر تخصص و توان فنی باید قوای جسمانی هم داشته باشند. اما ببینید در تمام این دو دهه عمر فوتبال حرفهای ما هنوز پشت در اولینها ماندهایم. هنوز ابتداییترین الزامات فوتبال را نداریم، از زیر ساخت گرفته تا امکانات و برخلاف آنچه دلالها جا انداختهاند این فوتبال فقط پول دارد و بس!
و کیست که نداند اگر قرار است جامعهای درست شود – چه در فوتبال و چه در هر تخصص دیگر – ابتدا باید راس هرم درست باشد. هر مجموعهای شبیه مدیرش میشود و اگر میخواهیم فوتبال حرفهای داشته باشیم باید مدیر حرفهای داشته باشیم. مدیر حرفهای به معنی با تجربه نیست، چرا که این خرابه که به ما رسیده حاصل کار همان مدیران با تجربه ایست که هنوز دست از سر فوتبال بر نمیدارند و متاسفانه روشهای آنها مدام به نسل جدیدتر انتقال پیدا میکند.
داستان گرفتن مجوز حرفهای و حضور در لیگ قهرمانان آسیا این سالها یقه استقلال و پرسپولیس را گرفته بود و هر بار به دلیلی و به شکلی لطمهای به فوتبال ما میخورد و اول صبر میکردیم تا مشکلی ایجاد شود و بعد مانی که مجبور میشدیم آن را حل کنیم.
آدم عاقل میگوید گرهای که با دست باز میشود را با دندان باز نمیکنند، اما اینجا مشکل را میبینند و، چون مدیر نیستند، کاری به کارش ندارند! مشکل بزرگ میشود، سیل میشود، آوار میشود و آبرو میبرد، اما مدیران فقط فرافکنی کرده و به گردن یکدیگر میاندازند…
در نهایت بعد از دههها مشکل حل میشود. اما میبینیم که هنوز دهها مشکل دیگر باقیست و یکی یکی رو میشود! انگار نه انگار که از روز اول اساسنامه و قانون مجوز حرفهای مشخص بوده و هر بچهای میتواند با یک سرچ ساده در اینترنت بداند برای دریافت مجوز حرفهای چه کارهایی باید بکنید!
و این مثال آخر هم که شاهکار است. مدیریت هیئتی در فوتبال حرفهای آن هم از سوی کسانی که مدعی داشتن دکترا هستند! چطور میشود وقتی پول بازیکن را نداده باشید از آنها بخواهید زیر برگه تسویه حساب را امضا کنند؟ تا کی قرار است با من بمیرم و تو بمیری مدیریت کنیم و در این فوتبال بمانیم و مشهور شویم؟
از روز اول تمام الزامات فوتبال حرفهای مشخص بود، اما با همین روش آنقدر دست دست کردهاند تا کارد به استخوان برسد و حالا به جای دادن پول بازیکنان با ریسک رو گذاشتن مدیریت میکنند.
اینجا استقلال فقط یک بهانه است. این مشکل در تمام تیمهای ما وجود دارد. همین حالا هیچ کدام از تیمهای ما در فاصله ۵ بازی تا پایان فصل ۸۰ درصد قراردادها را پرداخت نکردهاند، یعنی اگر قرار به مجوز حرفهای واقعی باشد ما حتی یک تیم حرفهای هم نداریم!
اما سوال اصلی و بزرگ اینجاست؛ تا کی قرار است با روشهای آماتوری ادای حرفهایگری را در بیاوریم؟ تا کی قرار است به همین روش غلط ادامه دهیم و همه چیز را برای دقیقه ۹۰ بگذاریم؟
یک کلام بگوییم ما فوتبال حرفهای نداریم و نمیخواهیم و همه فوتبال دوستان را برای همیشه راحت کنید!
منبع : خبرورزشی