آیا خوش‌بینی بازار به مذاکرات ایران و آمریکا منطقی است؟

آیا خوش‌بینی بازار به مذاکرات ایران و آمریکا منطقی است؟

رفتار و واکنش بازار برای چندمین بار در سال جاری نشان داد که بازارهای داخلی ایران به مذاکرات سیاسی ایران و آمریکا خوش‌بین هستند و این مهم‌ترین و معتبرترین شاخص برای تقویت احتمال موفقیت مذاکرات است.

رفتار و واکنش بازار برای چندمین بار در سال جاری نشان داد که بازارهای داخلی ایران به مذاکرات سیاسی ایران و آمریکا خوش‌بین هستند و این مهم‌ترین و معتبرترین شاخص برای تقویت احتمال موفقیت مذاکرات است.

واقعیت این است که در‌حال‌حاضر و با وجود تداوم چالش‌های اقتصادی و بعضا اجتماعی در کشور مانند کمبود برق و گاز، کمبود آب و همچنین کاهش قدرت خرید و افزایش سطح فقر در جامعه در کنار انفعال و فقدان ابتکار عمل سیاستی و سیاستگذاری در حوزه اقتصادی، مذاکرات سیاسی ایران و آمریکا به عنصر اتکا و خوش‌بینی بازارهای داخلی تبدیل شده است.

البته به نظر می‌رسد رفتار بازارهای داخلی ایران در قبال مذاکرات اخیر و در نبود دیگر سیگنال‌ها، بیش از حد مثبت و تا حدی هیجانی است که البته در شرایط طولانی و گسترده نبود سیگنال‌های مثبت در اقتصاد ایران امری طبیعی و قابل‌درک است.

برای بیش از دو دهه، در اقتصاد ایران کمتر عنصر یا متغیر مثبتی در جهت رونق و پویایی بازار فعال بوده و روند تحولات متأثر از عوامل و متغیرهای سیاسی و ژئوپلیتیکی به گونه‌ای رقم خورده که معمولا رفتار بازارها به شکل التهاب و نوسانات بزرگ نمایان شده است.

این شرایط به طور طبیعی زمینه و فرصت را برای کاسب‌کاری و سوءاستفاده اقتصادی برخی عوامل دولتی و غیردولتی، فراهم ساخته است.

در این اثنا دولت به دلیل محدودیت منابع اقتصادی و ارزی و پایین بودن قدرت مانور اقتصادی و مدیریتی در شرایط تحریمی، نه‌تنها به مهار و کنترل شرایط هیجانی کمک نکرده بلکه بعضا ناآگاهانه به تشدید التهابات دامن زده است.

با این تحلیل می‌توان به بازارهای ایران حق داد که در برابر پدیده نوظهور و مثبتی مانند مذاکرات سیاسی ایران و آمریکا، حساس بوده و رفتاری هیجانی از خود نشان دهد.

بازار می‌خواهد این پیام مهم را به سیاستگذاران بدهد که از التهاب و بی‌ثباتی خسته و بی‌تاب‌و‌توان شده و دیگر می‌خواهد در یک فضای باثبات زندگی کند.

دولت باید این نقش‌آفرینی بازار را نه به‌عنوان تهدید و عامل ضعف بلکه به‌عنوان یک فرصت بزرگ و کم‌نظیر برای اجماع داخلی و وحدت ملی و همچنین بسیج ظرفیت‌های کشور در عرصه نبرد دیپلماسی دیده و از آن بهره‌برداری لازم را در جریان مذاکرات و پیشبرد اهداف سیاسی و اقتصادی، صورت دهد.

تجربه ثابت کرده قهر بازار و بی‌تفاوتی و نقش‌آفرینی منفی و بعضا خنثای بازار، قدرت مانور دولت‌ها را برای موفقیت در کارزارهای دیپلماتیک و غیردیپلماتیک خارجی کاهش می دهد.

اولین دیدگاه را بنویسید

خبرهای ویژه